چگونه با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟

چگونه میتوان تاکیتیکهای جریان های مخالف را تشخیص داد؟/نوشتاری از حمید شکری خانقاه
شفقنا رسانه- حمید شکری خانقاه، مدرس دانشگاه و نویسنده کتاب برنامه ریزی راهبردی ارتباطی در روابط عمومی یاددشتی با عنوان «چگونه میتوان تاکیتیکهای جریان های مخالف را تشخیص داد؟» در اختیار شفقنا رسانه قرار داده است.
در ادامه متن این یادداشت را بخوانید…
اولین گام پاسخگویی به حملات، تشخیص آنهاست. مخالفان ما ممکن است از انواع حملات استفاده کنند. فهرست زیر حاوی ده گونه از انواع حملات رایجی است که ممکن است مخالفان علیه ما به کار گیرند. درک بهتر آنها به ما این امکان را خواهد تا در برابر حملات بهترین پاسخها را انتخاب کنیم.
انحراف
مخالفان ما ممکن است سعی کنند ما را به دو شکل منحرف سازند. اول، ممکن است به جای تمرکز بر مسئله اصلی، بحث را به موضوعات دیگر منحرف کنند. برای مثال، زمانی که سازمان سعی دارد دسترسی کشاورزان را به آموزش ها تکنولوژی های نوین برای چگونه با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟ ارتقای راندمان تولید افزایش دهد، جریان مخالف ممکن است تلاش کند بحث را به سمت گفتگو در مورد بالا رفتن قیمت ها منحرف کند.
برای مثال، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، صندوق بینالمللی پول و برنامه جهانی غذا وابسته به سازمان ملل متحد (فائو) هشدار دادند :امنیت غذایی جهان در خطر است و کشورها باید برای تامین خوراک مردم تدابیر ویژهای اتخاذ کنند در این راستا وزارت جهاد کشاورزی مصمم است با تکیـه بـر تولیـد از منابـع داخلـی کالاهای اساسی را تامین و پایداری سفره مردم را تضمین کند. اما تا زمانی که تصمیمات عملی شوند ممکن است مدتی زمان بگذرد اما پس از مخالفان بر اثراث آنی تصمیمات استراتژیک تمرکز کرده و تلاش می کنند نتایج این تصمیمات را بی اثر و یا فاقد کارآیی نشان دهند.
تاخیر
تاخیر یکی از رایجترین شیوههای پاسخگویی به یک طرح مردمی است. مخالفان با استفاده از تاخیر در کارها، میتوانند بگویند که در حال کار بر مسئله مورد نظر ما هستند در حالی که واقعا کاری انجام نمیدهند. آنها حتی ممکن است زمانی که اطلاعات کافی وجود دارد، باز درخواست اطلاعات بیشتری بکنند (و حتی برای نشان دادن حسن نیتشان، کمیتههایی برای جمعآوری اطلاعات تشکیل دهند). یکی از بدترین نتایج ناشی از تاکتیک تاخیر این است که میتواند به نیروی حرکت آنی یک سازمان قوی ضربه بزند و موجب از دست رفتن روحیه اعضای سازمانی و دست کشیدن از کار شود.
انکار
انکار زمانی به کار میرود که مخالفان واقعیت یکی از موارد زیر را زیر سوال میبرند:
• مشکلی که ما از وجود آن سخن میگوییم (مثال: کشاورزی معیشتی و سنتی برای توسعه کشاورزی مشکل آفرین است )
• راه حل پیشنهادی ما (مثال: « تجاری کردن کشاورزی با بازار پسند کردن محصولات کشاورزی تولیدی، افزایش بهره وری و حداکثر سود در تولید و پایین آوردن ریسک سرمایه گذاری در بخش کشاورزی میسر است »)
نوع دیگر انکار زمانی رخ میدهد که یک مقام مسئول چگونه با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟ یا مخالفی بگوید که میخواهد کمک کند ولی در واقع منابع یا نفوذ لازم برای ایجاد تغییر را در اختیار ندارد.
کم اهمیت جلوه دادن
کم اهمیت جلوه دادن به این صورت ابراز میشود که مخالفان ادعا میکنند که مسئلهای که روی آن کار میکنید در واقع چندان مهم نیست مثلا («جامعه ما در تمام سطوح به طور کلی از سلامت برخوردار است»)، یا سازمان یا تلاشهای آن را زیر سوال میبرند. در شدیدترین حالت، ممکن است وضعیت دوم شکل دروغ گفتن، لجن پراکنی، و اتهام زنی به خود بگیرد: «آن گروه یک عده محافظهکار، سنتی و غیر کارشناس هستند که… و جای خالی را خودتان پر کنید…»
فریب
فریب، گمراه کردن عامدانه کسی است؛ این کار میتواند با دروغ گفتن صورت گیرد یا با «فراموش کردن» قسمتی از داستان. فریب ممکن است به روشهای مختلفی انجام شود، مانند تلاش مخالفان برای گیج کردن راهبری های سازمانی با استفاده از بروکراسیهای بیمعنی و خطوط قرمز، بازنمایی نادرست آمارها، یا ارائه پیشنهاداتی که در واقع هیچ سنخیتی با هدفی که دنبال میکنیم، ندارند.
تفرقه
مخالفان ممکن است بین یک گروه بر سر موضوعات مناقشهآمیز تفرقه بیاندازند. آنها امیدوارند که با این کار تاثیرگذاری سازمان یا ائتلاف سازمانی ما را کاهش دهند. در شدیدترین حالت ممکن است مخالفان سعی کنند برخی از اعضای سازمانی ما را را با پیشنهاد کار یا مشوقهای دیگر «بخرند». مثلا تحریک کارکنان وزارتخانه برای تحسن و اعتصاب به منظور افزایش حقوق قانونی شان ، درست در زمانی که فشارهای متعددی از جوانب مختلف از طرف اتحادیه ها و نشریات و نمایندگان مجلس و … بر مدیران وارد شده و فشارهای افکار عمومی را مضاعف می کند..
برای مثال، دو گروه مجزای تولید کننده و بهره بردار که یکی در حوزه تولید گندم و دیگری در زمینه تولید نان کار میکنند علیه یک کارخانه ماکارونی متحد میشوند تا با اقداماتی که در گران شدن قیمت گندم در بالادست صورت گرفته مبارزه کنند. مقامات اجرایی مخالف تولید کنندگان ماکارونی به صورت خصوصی به هر یک از این تولید کننده ها قول حمایت مالی و کلامی در پروژههای دیگر میدهند، اما این حمایتها را مشروط به توقف حمایت از برنامه های وزارتخانه و توقف تولید در شرایط خاص گرانی میکنند!
تطمیع یا دلجویی
تطمیع یک سازمان به معنی تلاش برای دلجویی و آرام کردن اعضا با امتیازات بیمعنا و کوچک است. این تاکتیک خیلی زیرکانه است زیرا تشخیص مرز بین مصالحه (که ممکن است به نظر ما کمک کننده باشد) و مساعدتهایی که در آینده بیمعنا بودنشان مشخص میشود، دشوار است.
بیاعتبار کردن
بیاعتبار کردن از بسیاری جهات شبیه کم اهمیت جلوه دادن است. زمانی که یکی از اعضای گروه مخالف سعی میکند یک سازمان را بیاعتبار کند، تلاش خواهد کرد کاری بکند که آن گروه در نظر مردم بیکفایت (غیرعقلانی، غیرضروری، و غیره) به نظر برسد. انگیزهها و روشهای تحقق اهدافتان هر دو زیر سوال میروند.
تخریب
تاکتیک تخریب به طور شفاف صرفا هدفش تخریب سازمان یا طرح ما به هر شیوه ممکن است. در این تاکتیک برای دستیابی به هدف، از یک یا چند مورد از تاکتیکهای دیگر استفاده میشود. در این مورد، از تهدیدات حقوقی معمولا بهره برده میشود (برای نمونه، ممکن است بگویند شما به یک سازمان تهمت زدهاید)؛ خوب است به یاد داشته باشید که معمولا این تهدیدات تنها در حد حرف هستند. باید در چنین شرایطی در مورد حقوق خود آگاهی کامل کسب کنیم و مشاور حقوقی سازمان را فعال کنیم تا در صورت مواجهه با چنین روشهای ارعاب خطرناکی با پیروزی بیرون بیاییم.
توافق
توافق با یک گروه به معنی دستیابی به یک مصالحه است. در برخی مواقع این میتواند یک پیروزی بزرگ برای ما باشد. اما توجه داشته باشیم که زمانی که با گروه مخالف توافق میکنیم، اطمینان حاصل کنیم آنچه میدهیم با آنچه میگیریم برابر باشد؛ در بعضی شرایط خاص ، زمان بخشندگی نیست. اطمینان حاصل کنیم زمانی که با مخالفان توافق میکنیم اصول بنیادین سازمانی همیشه در ذهنمان در درجه نخست اهمیت باشد.
خلاصه
وقتی که تلاش دارید تغییری در جامعه خود ایجاد کنید، شکی نیست که با مشکلات مختلفی مواجه خواهید شد. همیشه کسانی هستند که از وضعیت موجود سود میبرند یا افرادی که نمیخواهند شاهد موفقیت شما باشند. شناخت تمام انواع روشهایی که مخالفانتان با استفاده از آنها میتوانند «دخل شما را بیاورند»، و نیز شناخت روشهای پاسخ در برابر این حملات، شما را به دشمنی قدرتمند تبدیل خواهد کرد. علاوه بر این، به شما کمک میکند که به بهترین وجه بتوانید در جهت ایجاد تغییر مورد نظرتان تلاش کنید.
انواع رایج فریبکاری که باید مراقبشان بود عبارتند از:
• اینکه «فراموش کنند» کل واقعیت را بگویند. این میتواند شامل از قلم انداختن اطلاعات، واقعیتها یا جزئیات مهمی باشد که میتوانند در نگاه دیگران نسبت به وضعیت تغییر ایجاد کنند.
• سوءاستفاده از آمارها یا ارائه اشتباه آنها. همانطور که زمانی مارک تواین گفت: «سه نوع دروغ داریم: دروغ، دروغ جهنمی و آمار». ممکن است آمار در ظاهر تاثیرگذار باشد و به استدلالهای طرف مخالفتان وزن بدهد، اما همان آمار را بهراحتی میشود دستکاری کرد. مثلا، ممکن است عبارت: «دو سوم از کسانی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند معتقد بودند که سیاست های دولت در حذف ارز ترجیحی اشتباه بوده است» تاثیرگذار به نظر برسد، اما ببینید چه کسانی مورد نظرسنجی قرار گرفته بودند، چه کسانی این نظرسنجی را ترتیب داده بودند (گروه سوم بیطرف، یا مخالفان شما؟) چه زمان این نظرسنجی انجام شده بود (تاریخش منقضی نشده است؟) و نظرسنجی چطور انجام شده است (آیا طوری انجام شده است که امکان جانبداری از نظر شما را به حداقل برساند؟ )
• «مبهم نشان دادن» مسئله به وسیله اطلاعات نامربوط، کاغذپراکنیهای بیهوده، یا ارائه مطالب قلمبه سلمبه و نامفهوم. مثالی برای مبهم نشان دادن مسئله، سیاستمدارانی هستند که ادعا میکنند: «روزنامهها حرفهای مرا بد نقل کردند»، قطعا منظورشان این است که: «کاش این حرفها را در ملا عام نمیگفتم!» مبهم نشان دادن همچنین زمانی پیش میآید که با پرچانگی جوابی به شما میدهند و آن را با مقدار زیادی اصطلاحات فنی یک صنف خاص و حرفهای بیسر و ته که نمیفهمید اصلا چه گفتهاند (البته اگر چیزی گفته باشند) تکمیل میکنند. یا اینکه طرف مخالفتان یک مسئله کاملا بیربط را مطرح میکند و سعی میکند مکالمه را به سمت زمینههای کاملا متفاوت و امنتر (برای خودش) هدایت کند.
• نیمی از واقعیت (حقیقت) را گفتن. در گفتن نیمی از واقعیت، طرف مخالفتان رویدادی را که رخ داده یا واقعیتی را که کشف کرده پیش میکشد و فقط آن بخشهایی را مورد بحث قرار میدهد که به شما صدمه میزند و به نفع خودش است. مثالی برای این امر، اظهار نظری از یک منتقد معروف روی جلد یک کتاب است که نوشته شده: «باور نکردنی است … این قطعا رمانی است که ارزش انتخاب کردن دارد». در واقع جمله چگونه با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟ کامل اظهار نظری که در اینجا درج شده تا به فروش کتاب کمک کند این است: «کسالتآور بودن این کتاب باورنکردنی است! اگر شما مشکل بیخوابی دارید، این قطعا رمانی است که ارزش انتخاب کردن دارد».
• گفتن دروغهای تمامعیار. اغلب اوقات اشخاص منصف نیستند و برای آنکه سازمانهایمان پابرجا بمانند، باید آمادگی دفاع از خود را داشته باشیم. اگر در صحت گفتههای طرف مخالفتان کمترین تردیدی دارید، اصرار چگونه با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟ کنید که برای اثبات صحت گفتههایشان سند و مدرک ارائه کنند.
اجازه دهید عموم بدانند چه اتفاقی افتاده است. برای این کار دو دلیل وجود دارد. اول اینکه ممکن است فریبکاری طرف مخالفتان از آنچه شما فکر میکنید شناختهشدهتر باشد. با علنی کردن آن به عموم کمک میکنید نظری مثبتتر و شفافتر نسبت به سازمان شما و نظری منفیتر نسبت به طرف مخالفتان پیدا کنند. دوم اینکه علنی کردن رویداد فقط میتواند به شما و گروهتان کمک کند و به طرف مخالفتان در نگاه عموم صدمه بزنید.