رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس

در تعریف ساده دیگر، میتوانیم بگوییم ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایهگذار برای سود بیشتر سرمایهگذاری میکند و هرچه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را میتوان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
خانه > مقالات آموزشی > سرمایهگذاری و معاملهگری > تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری را میتوان بهسادگی و تنها با انجام “آزمون توانایی خواب راحت در شب” سنجید. درحالیکه بسیاری از افراد هنوز سر خود را بر روی بالش نگذاشته به خواب فرو میروند، افراد بسیار زیادی نیز هستند که بهدشواری خوابشان میبرد. سرمایه گذاران بورسی بیشتر در دسته دوم جای دارند تا در دسته اول و علت آن نیز عمدتاً در عدم تعادل بین ریسک و بازده آنها قابلمشاهده است.
درحالیکه بعضی از مردم حاضرند تا بدون ترس و واهمه به دریای متلاطم بورس شیرجه بزنند، اما افرادی هم از اینکه بدون رعایت نکات ایمنی از نردبان بورس بالا بروند، وحشت دارند. تصمیم درباره اینکه چه مقدار ریسک تحمل کنید و در قبال آنچه مقدار سود به دست آورید و خیالتان از سرمایه گذاریتان راحت باشد، تصمیم بسیار مهمی است.
اما تعریف ریسک چیست؟
فرهنگ لغت سرمایه گذاری واژه ریسک را اینطور تعریف کرده است: احتمال آنکه بازده واقعی یک سرمایه گذاری ازآنچه قبلاً پیشبینی شده است، متفاوت باشد. ازنظر فنی و آماری، این معیار از طریق محاسبه انحراف معیار بازده سرمایه گذاری اندازهگیری میشود؛ اما ریسک به زبان ساده و قابلفهم یعنی شما علیرغم اینکه پیشبینی میکنید سود خوبی از خرید سهم شرکت موردنظر خود به دست خواهید آورد، ولی این امکان نیز وجود دارد که بخشی یا حتی همه سرمایه گذاری اولیه خود در سهام شرکت را از دست بدهید.
نکته بسیار مهمی که در ارتباط با ریسک وجود دارید، میزان سود (بازدهی) است که در قبال آن به دست خواهید آورید. وقتی شما پول خود را در حساب های کوتاهمدت بانکی قرار میدهید، ریسک شما تقریباً صفر است و در قبال آن سود سالیانه کمتر از ۱۰ درصد به دست میآورید. حالا تصور کنید پول خود را در بورس سرمایه گذاری کنید. در این بازار هیچ تضمینی برای حفظ اصل و سود سرمایه شما وجود ندارد. پس ریسک بیشتری نسبت به بانک خواهید داشت، اما ممکن است همان سود چند درصدی حساب های بانکی را ظرف مدت سه روز به دست آورید نه یک سال!
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به چه معناست؟
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به ما میگوید که ریسک کمتر با بازده بالقوه پایینتر همراه است و برعکس ریسک بیشتر با بازده های بالاتر مربوط میشود.
حال تعادل ریسک و بازده معرف توازن بین پذیرش کمترین ریسک و به دست آوردن بیشترین بازده ممکن است. این تعادل بهصورت گرافیکی در نمودار زیر نشان داده شده است. در این نمودار، انحراف معیار بالاتر به معنی ریسک بیشتر و امکان بازده بیشتر است.
نکته مهمی که باید آن را به خاطر بسپارید یک تصور غلط رایج است که عنوان میکند ریسک بیشتر برابر بازده بیشتر است. درحالیکه تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری به شما میگوید افرادی که ریسک بالاتری را میپذیرند، احتمالاً بازده بیشتری نیز کسب میکنند، اما هیچ تضمینی برای آن وجود نخواهد داشت. توجه داشته باشید که درست همانطور که ریسک بالاتر به معنی احتمال بازده بیشتر است، معنی احتمال ضرر بیشتر هم دارد.
اما چطور ریسک و بازده در سرمایه گذاری را باهم مقایسه کنیم؟
برای مقایسه باید محاسبات سادهای را انجام دهیم. برای این کار ما به نرخ بازده بدون ریسک احتیاج داریم که میتوانیم از نرخ بهره بانکی استفاده کنیم، چون شانس شما برای از دست دادن پساندازتان در بانک تقریباً صفر است. اگر نرخ سود فعلی ۷ درصد باشد، این یعنی، تقریباً بدون هیچ ریسکی میتوانیم سالیانه ۷ درصد روی پولمان درآمد داشته باشیم.
سؤالی که در اینجا به وجود میآید این است که چه کسی سود ۷ درصد میخواهد، وقتی صندوق های سرمایه گذاری بورسی طبق آمار مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران بهطور میانگین سود ۲۵ درصد را در سال گزارش کردهاند؟
پاسخ آن است که حتی سرمایه گذاری در صندوق ها هم بدون ریسک نیست. بازده صندوق های بورسی هرسال ۲۵ درصد نیست، بلکه یک سال ممکن است ۱۰ درصد و سال بعد ۲۵ درصد و همینطور در نوسان باشد. پس شاید این نوسانات بازده برای شما موردقبول نباشد و ترجیح دهید نرخ ثابتی را به دست آورید. سرمایه گذاران معمولاً هزینه بازگشت صرف ریسک خود را محاسبه میکنند و بعد تصمیم میگیرند. هزینه بازگشت صرف ریسک در این مورد ۱۸ درصد بوده که رقم نسبتاً چشمگیری است. (۷%-۲۵%)
چه سطحی از ریسک برای شما مناسب است؟
تعیین اینکه چه سطحی از ریسک برایتان مناسب است، سؤال آسانی برای پاسخ دادن نیست. پذیرش و تحمل ریسک از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. تصمیمات شما در مورد اهداف و برنامههای آتی خود، میزان درآمد ماهیانه و سالیانه و موقعیت شخصی و شغلی شما در میزان ریسک پذیری شما تأثیر بسیاری خواهد داشت. در اقتصادهای پیشرو، معمولاً قبل از هر نوع مشاوره مالی به افراد، آزمونهایی از آنها گرفته میشود تا میزان ریسک پذیری و ریسک گریزی آنها مشخص شود.
سپس افراد ریسک پذیر به سمت بازارهایی نظیر بورس، ارز و طلا هدایت میشوند و افراد ریسک گریز به سمت سرمایه گذاری در صندوق ها، سهام شرکتهای بزرگ و همینطور اوراق قرضه معتبر میروند.
در ایران هنوز این آزمونهای مقدماتی چندان جدی گرفته نمیشوند و معمولاً مشاوران برای همه یک نسخه و آنهم سرمایه گذاری در بورس را میپیچند. به همین دلیل شما باید بدانید که بورس جای مناسبی برای سرمایه گذاری کوتاهمدت نیست. چون در کوتاهمدت قیمتها بهصورت غیرعقلانی بالا و پایین میروند و مدام نوسان دارند. اگر میخواهید پول خود را برای یک سال در جای مطمئنی سرمایه گذاری کنید، بهتر است به بانک مراجعه کرده و در سپردههای کوتاهمدت یکساله سرمایه گذاری کنید.
(پایان درس اول دوره آموزشی آشنایی با مفاهیم مالی)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
بررسی اثر تعدیلی حسابرسی بر رابطه بین مدیریت سود و بازده غیرعادی سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
هدف این مقاله بررسی این موضوع است که برخی متغیرهای مربوط به فرایند حسابرسی مستقل چه اثرتعدیلی بر رابطه بین مدیریت سود ناشی از دستکاری اقلام حسابداری تعهدی و بازده سهام می تواند داشته باشد.
با توجه به اهميت سود و محتوای اطلاعاتي بالايي كه سود دارد، مديران همواره در تلاشندكه در راستاي اهداف خاصي كه دنبال مي كنند، مبلغ سود گزارش شده را دستكاري نمايند؛ و سود را به سطح مورد انتظار خود برسانند، تا از این طریق وضعیت مالی شرکت را مطلوب جلوه داده و علاوه بر بالابردن سطح پاداش خود منجر به کسب بازده غیرعادی برای سهامداران شوند.
هدف این مقاله بررسی این موضوع است که برخی متغیرهای مربوط به فرایند حسابرسی مستقل چه اثرتعدیلی بر رابطه بین مدیریت سود ناشی از دستکاری اقلام حسابداری تعهدی و بازده سهام می تواند داشته باشد. بدین منظور از اطلاعات مالی72 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره مالی 1383 تا 1392 استفاده شده است. برای پاسخ به سوال اصلی تحقیق ابتدا تاثیر مدیریت سود بر بازده سهام به بوته آزمون قرار می گیرد، در ادامه سه متغیر مربوط به حسابرسی شامل: نوع موسسه حسابرسی، نوع اظهارنظر حسابرس و هزینه حسابرسی وارد مدل رگرسیون می شوند تا اثر تعدیلی آن ها بر رابطه بین مدیریت سود و بازده سهام مورد بررسی قرار گیرد.
نتايج تحقيق نشان مي دهد که متغیرهای حسابرسی اثر تعدیل کنندگی بالایی بر رابطه ی بین مدیریت سود و بازده سهام دارند.
آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس و رابطهی آنها
بازار سهام بر خلاف گذشته که تعداد کمی در آن سرمایهگذاری میکردند، حالا بین مردم عادی هم شناخته شده و بازار خوبی برای سرمایهگذاری شده است. اما هر سرمایهگذاری پیش از سرمایهگذاری باید با دو مفهوم مهم در این بازار آشنا باشد. یعنی باید بداند: مفهوم ریسک و بازده در بورس چیست و هر کدام چه اهمیتی دارند؟
اهمیت آشنایی با مفاهیم ریسک و بازده در بورس و رابطهی بین آنها
ارزش سهام یک شرکت به عملکرد آن شرکت بستگی دارد چنانچه عملکرد خوبی داشته باشد، ارزش سهام آن افزایش مییابد و در غیر این صورت ارزش سهام کم میشود. البته مسائل زیادی در ارزش سهام شرکتها تاثیرگذار هستند. در مجموع باید بدانیم که هیچ تضمینی برای افزایش قیمت سهام یک شرکت وجود ندارد.
بنابراین یک سرمایهگذار باید قبل از سرمایهگذاری با این موضوع آشنا باشد و بداند ارزش سهام هر شرکت ممکن است تحت تاثیر مسائلی افزایش یا کاهش یابد. در چنین شرایطی سرمایهگذاری همراه با ریسک خواهد بود و هر چه احتمال افت قیمت سهام بیشتر، یا احتمال عدم موفقیت در آن زیاد باشد، ریسک سرمایهگذاری درآن سهم نیز بیشتر است.
ریسک در بورس چیست؟
قبل از آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس که جزوی از زیر مجموعه های بحث آموزش بورس بوده، بهتر است بصورت جداگانه هریک از این مفاهیم را با هم بررسی کنیم. منظور از ریسک در بازارهای مالی چیست؟
در یک تعریف بسیار ساده میتوانیم بگوییم ریسک احتمال محقق نشدن پیش بینیهاست.
یعنی اگر سرمایهگذاری قبل از سرمایهگذاری روی یک سهام خاص پیش بینی کند که این سهم به میزان چند درصد سود میکند و قیمتش افزایش مییابد، سپس روی آن سرمایهگذاری کند، دو حالت پیش میآید. یا قیمت سهام به همان میزانی که پیش بینی کرده یا بیشتر از آن افزایش مییابد و یا به اندازه چیزی که انتظارش را داشته رشد نمیکند یا حتی ممکن است روند نزولی هم داشته باشد.
بنابراین چنانچه احتمال برآورده نشدن پیش بینی این سرمایه گذار زیاد باشد، ریسک سرمایهگذاری او هم زیاد است. و چنانچه احتمال اینکه پیش بینیاش محقق شود زیاد باشد، ریسک سرمایهگذاری او پایین است، چرا که به انتظاراتش از سرمایهگذاری میرسد.
در تعریف ساده دیگر، میتوانیم بگوییم ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایهگذار برای سود بیشتر سرمایهگذاری میکند و هرچه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را میتوان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
برای مثال فرض کنید قیمت هر سهم یک شرکت 120 تومان باشد، شما پیش بینی میکنید در بازهای دو ماهه قیمت سهام آن به 130 تومان برسد و بنابراین در آن سرمایهگذاری میکنید. اما پس از گذشت دو ماه قیمت سهام آن به 125 تومان میرسد.
بنابراین نه تنها پیش بینی شما محقق نشده است، که سرمایهگذاری شما با عدم موفقیت نیز همراه بوده است. حال اگر بعد از گذشت همین دو ماه قیمت هر سهم به 135 تومان برسد، نه تنها پیش بینی شما محقق شده، بلکه بیشتر از آن هم سود کردهاید و موفقیت خوبی نصیبتان شده است. بنابراین ریسکی متحمل نشدهاید.
البته بالا بودن ریسک به این معنی نیست که هروقت سرمایهگذار شکست خورد، پس ریسک زیادی را متحمل شده است. بلکه اغلب سهمهای با ریسک بالا، بازدهی بالایی به همراه دارند. پس میزان ریسک یک سهم به بازدهی آن بستگی دارد. برای دانستن رابطه بین ریسک و بازدهی لازم است با مفهوم بازدهی آشنا شویم. اما پیش از آن بهتر است شما را با انواع ریسک در بازار بورس آشنا کنیم.
انواع ریسک در بازارهای مالی
یک سرمایهگذار هنگام خرید سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس با ریسکهایی مواجه میشود که در حالت کلی به دو نوع زیر تقسیم میشوند:
ریسک غیرسیستماتیک یا قابل اجتناب
همانطور که از اسم این ریسک مشخص است، با استفاده از برخی روشها میتوان از این ریسک دوری کرد. ” ریسک های غیر سیستماتیک ” یا ” قابل اجتناب ” اغلب به دلیل خصوصیات خاص شرکتها ایجاد میشوند.
این نوع از ریسکها اغلب علت درونی دارند و منشا آنها به داخل شرکت مربوط است. مثلا عملکرد ضعیف مدیر شرکت، عملکرد نادرست سهامداران شرکت، رقابت ضعیف در مقابل رقبا، قدیمی شدن محصولات شرکت، کم شدن مشتریان و کم فروش شدن محصولات آن، اعتصاب کارکنان یک شرکت و… از دلایلی هستند که ریسک غیر سیستماتیک را ایجاد میکنند و برقیمت سهام یک شرکت تاثیر میگذارند. با این حال تمام این موارد با به کارگیری یک سری روشها به حداقل ممکن میرسند و قابل اجتناب هستند.
با این حال از طریق انجام روشهایی در سرمایهگذاری میتوان این نوع از ریسک را به حداقل ممکن رساند. یکی از این روشهای کارآمد تئوری سبد است که متخصصان بازار سرمایهگذاری توصیه میکنند به جای آنکه سرمایهگذار سرمایهاش را روی یک یا چند سهم از شرکتهای محدود بگذارد، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری کند و حتی بهتر است در سبد سرمایهگذاری خود اوراق بهادار بدون ریسک هم داشته باشد.
ریسک سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب
دسته دیگری از ریسکها هستند که کنترل آنها از دست سرمایهگذاران خارج است و نمیتوانند از آنها اجتناب کنند، برای همین به آنها ” ریسک غیر قابل اجتناب ” یا ” سیستماتیک ” میگویند.
مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیساتهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و… از مواردی هستند که ریسک سیستماتیک را ایجاد میکنند و روی تمام شرکتها تاثیرگذار رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس هستند. بنابراین شرکت و سرمایهگذاران از هیچ روشی نمیتوانند آنهارا کنترل کنند و باعث کاهش آن شوند.
به عنوان مثال تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی یا تغییر نرخ ارز یا نرخ تورم میتوانند به طور مستقیم روی وضعیت درآمد، هزینه و میزان سودآوری شرکتها تاثیر گذاشته و ارزش سهام آنها را تغییر دهند.
بازدهی در بورس چیست؟
بازدهی یک سهم را میتوان تفاوت قیمت یک سهم در ابتدای سرمایهگذاری با قیمت فعلی آن، تقسیم بر قیمت ابتدایی در نظر گرفت. بنابراین بازدهی یک سهم میتواند مثبت یا منفی باشد. بنابراین وقتی میگوییم چنانچه ریسک یک سهم زیاد باشد، بازدهی آن هم بیشتر است، به این معناست که هم بازدهی منفی آن میتواند بیشتر باشد و هم بازدهی مثبت آن. یعنی اگر میخواهید روی سهمی سرمایهگذاری کنید که ریسک بالایی دارد، باید انتظار افزایش و افت قیمت را با هم و به یک اندازه داشته باشید.
میزان بازدهی سهام یک شرکت به عملکرد آن شرکت بستگی دارد. اگر عملکرد آن خوب باشد، بازده مثبت و رو به افزایش خواهد بود و در غیر اینصورت، نباید توقع بازده بالا یا حتی مثبتی داشت.
رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار در بورس
همانطور که از تعاریف ریسک و بازده مشخص شده است، ریسک و بازده رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند. به این ترتیب سرمایهگذاری که به دنبال بازدهی بالاست باید ریسک بیشتری را بپذیرد. از طرف دیگر اگر سرمایهگذاری توانایی پذیرش ریسک بالا را نداشته باشد، نباید انتظار بازدهی بالایی را هم داشته باشد.
بنابراین تمام تصمیمات یک سرمایهگذار بر مبنای رابطه بین این دو مفهوم است. هر سرمایهگذاری میخواهد سود بالاتر را در کنار ریسک کمتر داشته باشد و این باعث میشود موقعیتهای متفاوتی برای سرمایهگذاران ایجاد شود.
به عبارتی سرمایهگذار باید میزان ریسک پذیری خود را بسنجد و بعد بر اساس آن دست به سرمایهگذاری بزند. کسانی که تحمل پذیرش ریسک را دارند میتواند وارد بازار بورس بشوند و سهام بخرند، اما ورود به بازار سهام برای کسانی که ریسک پذیری پایینی دارند، توصیه نمیشود. چرا که قیمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمین شدهای به همراه ندارد.
افراد با ریسک پذیری پایین میتوانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک شوند که نمونه آن خرید اوراق مشارکت است. زیرا درصد سود این اوراق تضمین شده است و در فواصل زمانی معین (مثلا سه ماهه) به سرمایهگذار پرداخت میشود. بنابراین مهمترین مسئله قبل از ورود به بازار سهام، شناخت کافی از ویژگیهای شخصیتی و میزان ریسک پذیری است تا بتوان بر اساس آن تصمیمگیری کرد.
منظور از ریسک و بازده سبد سهام در بورس چیست؟
یکی از مهمترین معیارهایی که همیشه در هنگام سرمایه گذاری خود در بورس باید مدنظر قرار دهید، ریسک و بازده پرتفوی یا سبد سهام شماست. اما منظور از سبد یا پرتفوی سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی (به انگلیسی: Portfolio) به مجموعه سهمهایی که گفته میشود که شما خریداری کردهاید و به اصطلاح آنها را در سبد خود قرار دادهاید. به عنوان مثال شما 10 میلیون تومان پول دارید و با استفاده از راهنمایی اشخاص دیگر یا تجربه خودتان تشخیص میدهید که بهتر است 3 میلیون تومان از آن را در یک نماد فرابورسی سرمایه گذاری کنید، 2 میلیون تومان در سهامی دیگر و 5 میلیون باقیمانده هم به نماد دیگری در بورس اختصاص دهید. در این حالت شما سبد یا پرتفویی متشکل از سه نماد بورسی و فرابورسی مختلف دارید.
مزیت اصلی اینکار تنوع بخشی به سرمایهتان است یا به اصطلاح شما با اینکار ” همه تخم مرغ*هایتان را در یک سبد نگذاشتهاید. ” با استفاده از سبد سهام، میتوانید ریسک سرمایه گذاری خود را مدیریت کرده و یا حتی کاهش دهید.
فرض کنید که رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس کل سرمایه خود را به یک سهم اختصاص دادهاید و بنا به دلایلی آن سهم عملکرد ضعیفی داشته، در این حالت کل پول شما در معرض خطر قرار میگیرد. اما اگر سبد متنوعی از سهمهای مختلف داشته باشید میتوانید ریسک و بازده سرمایه گذاری خود را تا حد زیادی رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس مدیریت کرده و در صورت زیان ده بودن سهمی از سهم دیگر خود سود ببرید.
البته امکان دارد شرایطی پیش بیاید که تمامی سهمهای خریداری شده در سبد شما یا تعداد زیادی از آنها روندی نزولی داشته باشند یا بالعکس تمامی سهام موجود در پرتفوی شما سود ده باشند.
ریسک و بازده سبد سهام یا پرتفوی چیست؟
منظور از ریسک و بازدهی سبد سهامی، میانگین ریسک و بازدهی است که سهام خریداری شده در سبد شما دارند. و قطعا اگر نمادهایی با ریسک بالا در سبد خود داشته باشید امکان بازدهی سبد شما هم بیشتر میشود و از طرفی امکان زیان ده بودن هم افزایش مییابد. پس باید سبدی تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد.
یکی دیگر از روشهای سرمایه گذاری کم ریسک برای سرمایه گذاران استفاده از صندوق های سرمایه گذاری مشترک و خرید واحدهای این صندوقها است. در واقع صندوق سرمایه گذاری مشترک نوعی سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس و استفاده از سبدی متنوع از سهام مختلف بازار بورس با ریسک کم است. برای آشنایی بیشتر با صندوق سرمایه گذاری میتوانید مقاله آموزشی زیر را مطالعه کنید:
برای مشاهده جدیدترین تحلیل ها، اخبار، مقالات و قیمت های لحظه ای سهام به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.
ضریب بتا چیست؟
ضریب بتا اندازه گیری نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار یا پرتفوی در مقایسه با کل بازار است. بتا در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) استفاده می شود که رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار برای دارایی ها (معمولاً سهام) را توصیف می کند. CAPM به طور گسترده ای به عنوان روشی برای قیمت گذاری اوراق بهادار پرخطر و برای ایجاد تخمین از بازده مورد انتظار دارایی ها، با در نظر گرفتن ریسک آن دارایی ها و هزینه سرمایه، استفاده می شود.
ضریب بتا چگونه محاسبه می شود؟
ضریب بتا می تواند نوسانات یک سهم را در مقایسه با ریسک سیستماتیک کل بازار اندازه گیری کند. درک چگونگی محاسبه دقیق ضریب بتا، کمی سخت و پیچیده است چرا که برای محاسبه آن از فرمول های خاص آماری استفاده می شود. از نظر آماری، بتا شیب خط را از طریق رگرسیون نقاط داده نشان می دهد. در امور مالی، هر یک از این نقاط داده نشاندهنده بازده یک سهام در برابر بازده کل بازار است.
بتا به طور موثری فعالیت بازده اوراق بهادار را در واکنش به نوسانات در بازار توصیف می کند. بتای یک اوراق بهادار با تقسیم کوواریانس بازده اوراق بهادار و بازده بازار بر واریانس بازده بازار در یک دوره مشخص محاسبه می شود:
Re = بازده یک سهم خاص
Rm = بازده کل بازار
همچنین کوواریانس نشان دهنده اینست که تغییرات در بازده یک سهم، چه ارتباطی با تغییرات رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس در بازدهی بازار دارد.
واریانس نیز نشان دهنده اینست که نقاط داده های بازار، چقدر با مقدار میانگین خود فاصله دارند.
محاسبه ضریب بتا برای کمک به سرمایه گذاران، برای درک اینکه آیا سهام در همان جهتی حرکت می کند که بقیه بازار حرکت می کند، استفاده می شود. همچنین بینش هایی در مورد میزان نوسان یا ریسکی بودن یک سهام نسبت به بقیه بازار ارائه می دهد. برای اینکه بتا بینش مفیدی را ارائه دهد، بازاری که به عنوان معیار استفاده می شود، باید به سهام مرتبط باشد. به عنوان مثال، محاسبه بتای یک صندوق ETF اوراق قرضه با استفاده از شاخص S&P 500 به عنوان معیار، بینش مفیدی را برای سرمایه گذار ارائه نمی کند، زیرا اوراق قرضه و سهام بسیار متفاوت هستند.
بنابراین دارایی های مختلف را باید با یک معیار مناسب، مقایسه کرد و ضریب بتای آنها را نسبت به آن اندازه گیری کرد. به عنوان مثال، قیمت یک صندوق قابل معامله در بورس که بیشتر دارایی های آنرا طلا تشکیل می دهد، باید با قیمت سکه یا گرم طلا سنجیده شود.
در نهایت، یک سرمایهگذار از ضریب بتا استفاده میکند تا اندازهگیری کند که سهام مورد نظر چه مقدار ریسک را به پرتفوی اضافه میکند. سهامی که به میزان بسیار کمی از بازار منحرف می شود، ریسک زیادی به پرتفوی اضافه نمی کند. اما همچنین پتانسیل بازدهی بیشتر را نیز افزایش نمی دهد.
یکی از راه های فکر کردن سرمایهگذار سهام به ریسک، تقسیم آن به دو دسته است. دسته اول ریسک سیستماتیک نام دارد که ریسک کاهش کل بازار است. بحران مالی در سال 2008 در ایالات متحده، نمونه ای از یک رویداد با ریسک سیستماتیک است. هیچ گونه تنوعی نمی توانست مانع از دست دادن ارزش دارایی های سرمایه گذاران در پرتفوی سهامشان شود. ریسک سیستماتیک به عنوان ریسک غیر قابل تنوع نیز شناخته می شود.
ریسک غیرسیستماتیک که به عنوان ریسک قابل تنوع نیز شناخته می شود، عدم اطمینان مرتبط با یک سهام یا صنعت خاص است. به عنوان مثال، اطلاعیه غافلگیرکننده مبنی بر اینکه شرکت Lumber Liquidators (LL) کفپوش های چوبی سخت با سطوح خطرناک فرمالدئید را در سال 2015 به فروش رسانده است، نمونه ای از ریسک غیرسیستماتیک است. این ریسک مختص آن شرکت بود. ریسک غیر سیستماتیک را می توان تا حدی از طریق تنوع کاهش داد.
انواع مقادیر بتا
بتای برابر 1
اگر سهمی دارای بتای 1.0 باشد، نشان می دهد که فعالیت رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس قیمت آن به شدت با بازار همبستگی دارد. سهام با بتای 1.0 دارای ریسک سیستماتیک است. با این حال، محاسبه بتا نمی تواند ریسک غیر سیستماتیک را تشخیص دهد. افزودن سهام با بتای 1.0 به پورتفوی، هیچ ریسکی به سبد اضافه نمیکند، اما احتمال اینکه پرتفوی بازدهی مازادی داشته باشد را نیز افزایش نمیدهد.
بتای کمتر از 1
مقدار بتای کمتر از 1.0 به این معنی است که اوراق بهادار از نظر تئوری نوسانات کمتری نسبت به بازار دارد. گنجاندن این سهام در یک سبد باعث کاهش ریسک و بازده آن پرتفوی می شود. به عنوان مثال، ETF های مبتنی بر سهام اغلب دارای بتای پایینی هستند، زیرا تمایل به حرکت آهسته تر از میانگین بازار دارند.
بتای بزرگتر از 1
بتای بزرگتر از 1.0 نشان می دهد که قیمت اوراق بهادار از نظر تئوری بی ثبات تر از بازار است. به عنوان مثال، اگر بتای یک سهم 1.2 باشد، فرض می شود که 20 درصد بیشتر از بازار نوسان دارد. سهام با ارزش بازار پایین تمایل به بتای بالاتری نسبت به معیار بازار دارند. این نشان میدهد که افزودن این سهام به پرتفوی ریسک پرتفوی را افزایش میدهد، اما ممکن است بازده مورد انتظار آن را نیز افزایش دهد.
بتای منفی
برخی از سهام دارای بتای منفی هستند. بتای 1.0- به این معنی است که سهم با معیار بازار همبستگی معکوس دارد. این سهم را می توان به عنوان تصویری متضاد و آینه ای از روند های معیار در نظر گرفت. در بورس ایران، سهمی نیست که بتای آن همواره منفی باشد بلکه در بعضی بازه های زمانی ممکن است بتای بعضی سهام مقادیر منفی به خود بگیرد و خلاف جهت روند بازار حرکت کنند.
بتا در تئوری در مقابل بتا در عمل
تئوری ضریب بتا فرض می کند که بازده سهام معمولاً از دیدگاه آماری به طور نرمال توزیع می شود. با این حال، بازارهای مالی مستعد شگفتی های بزرگ هستند. در واقعیت، بازده همیشه به طور نرمال توزیع نمی شود. بنابراین، آنچه بتای سهام ممکن است در مورد حرکت آتی سهام پیشبینی کند، همیشه درست نیست.
سهامی با بتای بسیار رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس پایین میتواند نوسانات قیمتی کمتری داشته باشد، اما همچنان میتواند در یک روند نزولی بلندمدت باشد. بنابراین، افزودن یک سهام با روند نزولی با بتای کم، تنها در صورتی ریسک را در پرتفوی کاهش میدهد که سرمایهگذار ریسک را کاملاً بر اساس نوسانات تعریف کند (و نه به عنوان پتانسیل ضرر و زیان). از منظر عملی، سهام بتا پایین که روند نزولی را تجربه می کنند، عملکرد سبد را بهبود نمی بخشند.
به طور مشابه، سهام بتا بالا که در جهتی عمدتاً صعودی نوسان دارند، ریسک پرتفوی را افزایش می دهند، اما ممکن است سود هایی را نیز به رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس همراه داشته باشند. توصیه میشود سرمایهگذارانی که از بتا برای ارزیابی سهام استفاده میکنند، آن را از دیدگاههای دیگر مانند عوامل بنیادی یا تکنیکال نیز ارزیابی کنند؛ قبل از اینکه فرض کنند آن سهم ریسک یک سبد را اضافه یا حذف میکند.
معایب بتا
در حالی که ضریب بتا می تواند اطلاعات مفیدی را هنگام ارزیابی سهام ارائه دهد، اما محدودیت هایی دارد. بتا در تعیین ریسک کوتاه مدت یک اوراق بهادار و برای تجزیه و تحلیل نوسانات برای رسیدن به هزینه های حقوق صاحبان سهام، هنگام استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مفید است. با رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس این حال، از آنجایی که بتا با استفاده از دادههای تاریخی محاسبه میشود، برای سرمایهگذارانی که به دنبال پیشبینی حرکات آتی سهام هستند، کمتر معنادار میشود.
بتا همچنین برای سرمایه گذاری های بلندمدت کمتر مفید است، زیرا نوسانات سهام می تواند به طور قابل توجهی سال به سال بسته به رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس مرحله رشد شرکت و سایر عوامل، تغییر کند.
رابطه بین ریسک و بازده
رابطه بین ریسک و بازده و اهمیت سنجش ریسک پذیری، قبل از ورود به بورس
رابطه ریسک و بازده
بین ریسک و بازده، رابطه مستقیمی وجود دارد، به این معنا که پذیرش ریسک بیشتر از سوی یک سرمایه گذار، به معنای انتظار وی برای کسب بازدهی بالاتر است و در مقابل، پذیرش ریسک کمتر از سوی سرمایه گذار، به معنای آن است که وی، به کسب بازدهی پایین تر نیز رضایت دارد.
توجه داشته باشی که همه تصمیمات سرمایه گذاری براساس روابط میان ریسک و بازده صورت می گیرد؛ زیرا از یک سو سرمایه گذاران به دنبال حداکثر کردن بازده خود از سرمایه گذاری هستند و از سوی دیگر، به علت عدم اطمینان بر بخش عمده ای از فضای سرمایه گذاری حاکم است، با ریسک مواجه اند.
با این اوصاف، آنچه که بسیار اهمیت دارد، این است که سرمایه گذار براساس میزان ریسک پذیری خود، گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری را انتخاب کند. افرادی که تحمل پذیرش ریسک را دارند، می توانند مستقیما اقدام به خرید سهام کنند ولی به کسانی که تحمل پذیرش ریسک ندارند، توصیه نمی شود که مستقیما سهام بخرند، چون قیمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمین شده ای به آن تعلق نمی گیرد. برای چنین افردی سرمایه گذاری بدون ریسک مناسب است که نمونه آن می توان خرید اوراق مشارکت باشد، زیرا درصد سود اوراق مشارکت تضمین شده است و این سود، در فواصل زمانی معین (مثلا سه ماهه) به سرمایه گذار پرداخت می شود.
شاید این پست ها هم مفید باشد!
نحوه خرید سهام به زبان ساده – سبد سهام خود را بهینه و به روز کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – نوع سفارش سهام خود را انتخاب کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – تصمیم بگیرید که چند سهام بخرید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – در مورد سهام مورد نظر برای خرید تحقیق کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – یک کارگزار مناسب پیدا کنید
بنابراین شاید بتوان گفت اولین و مهمترین گام برای سرمایه گذاری در بورس، شناخت کافی از ویژه گی های فردی و تصمیم گیری براساس این ویژه گی هاست.
نمودار رابـطه ریسـک و بـازده ســرمایـه گــذار
دایره سمت چپ، بیانگر زمانی است که این سرمایه گذار، تمایل به پذیرش هیچ میزان ریسکی ندارد. این نمودار نشان می دهد که فرد مذکور در شرایط عدم پذیرش ریسک، انتظار دارد حداقل ۲۰ درصد بازدهی به دست آورد. فرد در این حالت ممکن است به خرید اوراق مشارکت روی بیاورد.
دایره وسط، شرایطی را نشان می دهد که فرد مذکور، حاضر به پذیرش مقداری ریسک شده است، در این حالت، وی انتظار خواهد داشت که حداقل ۴۰ درصد بازدهی، به دست آورد یعنی ۲۰ درصد بازدهی بیشتر از حالتی که هیچگونه ریسکی متحمل نشده بود.
اما دایره سمت راست، بیانگر شرایطی است که فرد مذکور حاضر شده است ریسک بسیار بیشتری را بپذیرد، در چنین شرایطی، وی انتظار دارد پاداش مناسبی در ازای پذیرش این میزان ریسک درافت کند، ینابراین حداقل بازدهی مورد انتظار وی، عددی مثل ۶۰ درصد خواهد بود.
این نمودار به خوبی نشان می دهد که چگونه افراد پس از درک کامل و واقع بینانه نسبت به ویژه گی های فردی و میزان ریسک پذیری خود، می توانند شیوه مناسب برای سرمایه گذاری را نتخاب کنند.
نکته ای که باید به آن اشاره شود، این است که امروزه خوشبختانه در بورس برای همه افراد، با سطوح مختلف ریسک پذیری، امکان سرمایه گذاری وجود دارد، یعنی حتی افراد بسیار ریسک گریز، افراد بسیار ریسک پذیر و یا فرادی که در بین این طیف سطوح ریسک پذیری متفاوتی دارند، همگی می توانند با انتخاب شیوه مطلوب خود، اقدام به سرمایه گذاری در بورس نمایند؛ سرمایه گذاری ای که به طور کامل منطبق بر ویژه گی های فردی آنها باشد.
البته باید توجه داشت که کاهش ریسک، لزوما به معنای کاهش بازده نیست؛ به بیان دیگر روش های بسیار زیادی برای کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس وجود دارد که با بهره گیری از آنها، می توناید تا حد زیادی، آثار ناشی از ابهامات و عدم اطمینان های موجود در فرآیند سرمایه گذاری را کاهش داده و ضمن کاهش ریسک، بازده قابل قبولی نیز به دست آورید.