تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس چیست؟
در ابتدا به تعریف تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس میپردازیم. همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت اوراق، کالا و سایر عوامل قیمتپذیر بر پایهی الگوی تغییرات قیمت، حجم و بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار است .
همچنین تحلیل بنیادی با توجه به عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد شرکتها از جمله آموزههای مدل «پورتر» و بررسی فرصتها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت SWOT) ) در اقتصاد شرکتها و همچنین صورتهای مالی ، گزارشات تولید و فروش و سایر عوامل به بررسی سودآوری سهم در سال جاری و آتی میپردازد، سپس با تنزیل جریانات نقدی شرکتها در سالهای آینده، ارزش روز شرکت را به دست میآورد .
لازم است بدانید هر چند در تحلیل بنیادی اقتصاد شرکت کاملا مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد -بهطوریکه سود سالهای آتی نیز برای آن پیشبینی میشود- ولی درباره نتایج آن عدم قطعیت وجود دارد، به این صورت که ممکن است نرخ فروش و هزینهها برای محصولات تغییر یابد یا اینکه تغییرات نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینههای سالهای آتی شرکت تأثیرات قابلتوجهی داشته باشد. از همین رو هر چند به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه میشود، اما بهدلایل گفته شده، استناد به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد .
تحلیل تکنیکال یا بنیادی؟
پاسخ به این سؤال بستگی به موارد مختلفی دارد، ولی نکته مهم و حائز اهمیت، این است که همه چیز به میزان بازدهی مورد انتظار، ریسکپذیری و نگرش سرمایهگذار بستگی دارد. بهعنوانمثال اگر فردی بخواهد بهمحض خرید یک سهم شاهد واکنش در آن باشد، بیشک تحلیل تکنیکال به او این امکان را میدهد و یا اینکه اگر بخواهد سهمی را خریده و به دریافت سود تقسیمشده در مجمع (DPS) امید داشته باشد، باید با نگاه بنیادی و میانمدت آن سهام را مورد بررسی قرار دهد .
یک شیوهای که همواره در ایدهآلترین حالت به دانشجویان گفته میشود، این است که ابتدا سهمهای بنیادی را رصد کنید؛ با این کار شما بهترین سهمهای بازار را از نظر بنیادی در اختیار خواهید داشت؛ حال به کمک تحلیل تکنیکال میتوانید به بهترین زمان برای ورود و خروج از سهم دست یابید .
آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد؟
سؤال بزرگ دیگری که بین فعالان بازار مطرح است، این است که آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد یا خیر؟ در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که اصولا الگوهای شکلگرفته در تحلیل تکنیکال در بورسهای بینالمللی نیز براساس احتمال حدود 80 درصد به نتیجه مطلوب میرسد. لازم است بدانید این بورسها چالشهایی مثل محدودیت دامنه نوسان و حجم مبنا نظیر آنچه در کشورمان شاهد هستیم، ندارند؛ بنابراین با توجه به قوانین بورس ایران، ممکن است محدودیتهایی از این قبیل، ما را در کسب نتیجه ایدهال در تحلیل تکنیکال مایوس کند. ولی یادآوری میشود که در تحلیل تکنیکال قواعدی وجود دارد که با یادگیری و استفاده مستمر از آنها، کسب نتیجه مناسب با احتمال بیشتری ممکن میشود .
به بیاندیگر اگر میخواهیم با استفاده از تحلیل تکنیکال معاملات سودآوری داشته باشیم، باید از آموزههای آن استفاده کنیم که یکی از مهمترین آموزههای مذکور، توجه به حجم و ارزش معاملات روزانه شرکتهاست.
تحلیل بنیادی در بورس چگونه انجام میشود | آشنایی با نکات مهم
تحلیل بنیادی در بورس تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ که آن را تحلیل فاندامنتال نیز مینامند، یکی از روشهای تحلیل بورس و دیگر بازارهای مالی به شمار میآید. با استفاده از تحلیل فاندامنتال میتوان به بررسی وضعیت یک شرکت و محاسبه ارزش واقعی سهام آن شرکت در بازار بورس اوراق بهادار پرداخت. این تحلیل امکانات لازم را برای پیشبینی قیمت سهام شرکتها در آینده در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. شما با استفاده از تحلیل بنیادی در بورس قادر خواهید بود تا مهارت خود را در بازار بورس افزایش دهید و با تصمیمگیری بهتر به سوی موفقیت و افزایش سرمایه خود گام بردارید.
پیشنهاد ویژه ثروتآفرین : فیلتر طلایی بورس
بدون آگاهی در بورس سرمایهگذاری نکنید
داشتن اطلاعات کافی از بورس نکتهای کلیدی برای موفقیت در آن به شمار میآید. مشخصا سرمایهگذاری تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ در شرکتی که اطلاعات کافی از آن دارید نسبت به حالتی که از شرکت مورد نظر شناختی نداشته باشید نرخ موفقیت بیشتری را برای شما خواهد داشت. این شناخت میتواند دیدگاه مناسبی از اهداف و شیوه کاری شرکت برای شما آشکار سازد و تاکتیک سرمایهگذاری شما را هدفمندتر کند.
تحلیل فاندامنتال همان روشی است که میتواند این دیدگاه را در شما ایجاد کند. تحلیل بنیادی در بورس به بررسی عوامل متعددی مانند وضعیت مالی و سودآوری شرکت، محصولات تولیدی، رقبای تجاری، پیشبینی میزان پیشرفت شرکت در بازار، قدرت نام تجاری شرکت، تیم مدیریتی و بسیاری از موضوعات دیگر میپردازد و شما را برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری در سهام شرکت مورد نظر آماده میکند.
پیشنهاد می کنم مقاله بیش از 700 فیلتر مهم و کاربردی بورس در سایت Tsetmc را مشاهده فرمایید.
تحلیل بنیادی برای سرمایهگذاری بلند مدت مناسب است
تحلیل بنیادی یک شرکت برای افرادی با هدف سرمایهگذاری کوتاه مدت مناسب نیست. این تحلیل به واسطه گستردگی زیاد اطلاعات نیازمند صرف زمان و انرژی زیادی است. به همین دلیل تحلیل فاندامنتال برای افرادی مناسب است که افق دید بلند مدت برای سرمایهگذاری در یک شرکت را دارند. به عنوان مثال این راه برای افرادی که تصمیم دارند تا بالاتر از یک سال سرمایه خود را در یک شرکت سرمایهگذاری کنند بسیار کارآمد تلقی میشود.
انواع تحلیل بنیادی
دو روش برای انجام تحلیل بنیادی در بورس مورد استفاده قرار میگیرد. یکی رویکرد بالا به پایین نام دارد که در واقع رسیدن از کل به جز است. دیگری اما رویکرد پایین به بالا است که عملکرد آن عکس رویکرد قبل خواهد بود.
در روش بالا به پایین ابتدا اقتصاد کلان مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به به سراغ تحلیل صنایع میرود. در آخر شرکتهای فعال در صنعت انتخاب شده مورد بررسی قرار میگیرند تا بهترین آنها برای سرمایهگذاری انتخاب شود. در روش پایین به بالا اما ابتدا به بررسی شرکت پرداخته میشود و سپس صنعت و اقتصاد کلان مورد توجه قرار خواهد گرفت.
پیشنهاد می کنم حتما مقاله کاربردی 35 الگوی کندل استیک در تحلیل تکنیکال بورس (Candle Stick) را مطالعه فرمایید
معرفی فاکتورهای کلیدی در تحلیل فاندامنتال
در تحلیل بنیادی شاخصهایی وجود دارد که باید با کمک گرفتن از آنها به تحلیل شرکتهای مختلف پرداخت. شناخت این مفاهیم ما را به سوی یک سرمایهگذاری مطمئن هدایت خواهد کرد و درصد موفقیت را افزایش خواهد داد. در این مطلب به بیان سه فاکتور اصلی میپردازیم.
پیشنهاد می کنم مقاله پولبک در تحلیل تکنیکال – شناسایی پولبک (pullback) را مطالعه فرمایید
صورتهای مالی
صورتهای مالی در واقع گزارشاتی از جزئیات اطلاعات مالی واحد تجاری هستند که به صورت یکپارچه جمعآوری شده و در اختیار ما قرار میگیرند. اطلاعاتی که در صورتهای مالی ذکر میشوند شامل داراییها، بدهیها، درآمدها، هزینهها و جریان وجوه نقد خواهد بود. واحدهای تجاری اقدام به انتشار صورتهای مالی مختلفی میکنند که از میان آنها صورتهای مالی زیر از اهمیت بیشتری برخوردار هستند:
- صورت سود و زیان: یکی از صورتهای مالی است که اطلاعات اصلی در مورد شرکتها شامل درآمدها، هزینهها و سود و زیان شرکت را برای مدت زمان مشخصی گزارش میکند
- ترازنامه: ترازنامه در حقیقت نشاندهنده داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در پایان یک دوره زمانی مشخص است. گاهی اوقات از ترازنامه به عنوان صورتهای مالی نیز نام برده میشود چرا که ارزش خالص واحد تجاری را با حذف بدهیها از کل دارایی به ما گزارش میکند
- صورت جریان وجوه نقد: این صورت وضعیت از سه بخش جریان نقدی حاصل از عملیات، جریان نقدی حاصل از سرمایهگذاری و جریان نقدی حاصل از تامین مالی تشکیل میشود تا میزان نقدینگی واحد تجاری مورد بررسی به دست صاحبان سرمایه برسد
پیشنهاد می کنم مقاله روانشناسی بازار بورس و تابلو خوانی حجم معاملات را مطالعه کنید.
نسبتهای مالی
نسبتهای مالی اعداد به دست آمده از صورتهای مالی هستند. این نسبتها حامل اطلاعات مهمی درباره وضعیت شرکت هستند که برای ارزیابی میزان نقدینگی، میزان سودآوری و نرخ بازده شرکت مورد توجه تحلیلگران حوزه اقتصاد قرار میگیرند.
نسبت سرمایه در گردش
نسبت سرمایه در گردش که نسبت جاری نیز نامیده میشود حاصل تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری است. این شاخص میتواند بیانگر توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای جاری خود با توجه به درآمدهای حاصل از خروجی واحد تجاری باشد. به همین دلیل این نسبت به اندازهگیری میزان سلامت مالی شرکتهای تحت بررسی میپردازد.
به دستآوردن اطلاعات مورد نیاز تحلیل بنیادی در بورس
دادههای مورد نیاز برای ارزشگذاری واحدهای تجاری عمدتا توسط صورتهای مالی آنها به دست تحلیلگران بازار بورس میرسد. سامانه کدال به نشانی codal.ir کلیه صورتهای مالی شرکتهای فعال در بورس را منتشر کرده و در اختیار همگان قرار داده است. این سامانه به عنوان مرجع اصلی به دستآوردن اطلاعات مورد نیاز تحلیل فاندامنتال شناخته شده است.
پیشنهاد می کنم از مقاله انواع روش های تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس بازدید کنید
تحلیل بنیادی؛ ضرورتی برای موفقیت سرمایهگذاری بلند مدت در بورس
تحلیل بنیادی در بورس اقدامی مهم برای اطمینان از گرفتن تصمیم درست برای سرمایهگذاری در جای مناسب است. این روش مزایای فراوانی دارد که ایجاد چشمانداز بلند مدت از اصلیترین این مزایا به شمار میرود. این تحلیل درک را از اتفاقات بازار سرمایه گستردهتر میکند و باعث پیشرفت روزافرون شما در معاملات بورسی خواهد شد. تنها عیبی که میتوان از تحلیل فاندامنتال گرفت این است که بررسی کامل واحدهای تجاری نیازمند تخصص در حوزه بیزینسهای فعال و صرف زمان زیادی است. همچنین توجه صرف به این نوع تحلیل میتواند توجه به شرکتهای کوچک را الز بین ببرد و فقط بر روی شرکتهای بزرگ مانور داشته باشد.
پیشنهاد می کنم از محصول فیلترهای نوسان گیری در بورس که شامل 3 فیلتر تخصصی می باشد بازدید نمایید. برای توضیحات تکمیلی در خصوص این 3 فیلتر که به صورت تخصصی کدنویسی شده و فقط در وب سایت ثروت آفرین موجود می باشد محصول فیلترهای کاربردی بورس (نوسانگیری کوتاه مدت) را مشاهده کنید.
تحلیل بنیادی در بورس به نام تحلیل فاندامنتال نیز شناخته می شود. تحلیل فاندامنتال یکی از روشهای تحلیلی در بازارهای مالی می باشد. با استفاده از تحلیل بنیادی میتوان به محاسبه ارزش واقعی سهام آن شرکت در بازار پرداخت.
دو روش برای انجام تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در بورس استفاده می شود. اولین روش رویکرد بالا به پایین و در واقع رسیدن از کل به جز می باشد. روش دوم رویکرد پایین به بالا است که عملکرد آن عکس رویکرد قبل می باشد که در این مقاله توضیح داده شده است.
جمع بندی
تحلیل بنیادی در بورس اطلاعات دقیقی بابت زمان مناسب ورود به سهام در اختیار شما قرار نخواهد داد بنابراین لازم است تا از روشهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی نیز بهره لازم را ببرید. ما در سایت ثروت آفرین به آموزش و بررسی ترفندهای موفقیت در بازار بورس پرداختهایم تا راه را برای شما سرمایهگذاران محترم و فعالان این بازار گسترده هموار کنیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
امروز که این مقاله نوشته میشود، حدود 15 میلیون نفر در بازار سرمایه فعال هستند. عددی که مدام روبهرشد است. پرسش اینجا است که این افراد از چه روشی برای انتخاب سهم استفاده میکنند؟ اگر بهازای هر روشی که برای انتخاب سهم وجود داشت، 10 ریال به من پرداخت میکردند، مبلغ نهایی خیلی بیشتر از 15 میلیون تومان میشد. چرا که عده زیادی هم هستند که از چند روش برای انتخاب سهم استفاده میکنند. حتی بهسختی میشود ادعا کرد که روش دو تحلیلگر بنیادی شبیه به هم است.
با این وجود، تحلیل بنیادی یکی از قدیمیترین و البته قابل اعتمادترین روشهای تحلیل برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی است.
تحلیل بنیادی برای چهار فصل سال
در همین آغاز کار بگویم، که تحلیل بنیادی فقط برای ارزشگذاری سهام کاربرد ندارد. تحلیل بنیادی یک طرز فکر است، یک فلسفه، یک باور عمیق.
حتی اگر میخواهید شغل انتخاب کنید، میتوانید شرکت مورد نظر خود را تحلیل کنید تا به این سوالها جواب دهید:
- آیا شرکت مورد نظر سودآور است؟
- آیا میتواند دستمزد من را به موقع پرداخت کند؟
- در این شرکت چقدر جای پیشرفت شغلی دارم؟
- آیا حجم بدهیهای شرکت آنقدر زیاد است که شاید در پرداخت دستمزدها دچار مشکل شوند؟
- چقدر احتمال دارد که شرکت منحل شود، یا تعدیل نیرو بدهد؟
- آیا سهامداران شرکت ترجیح میدهند که تمام سود را دریافت کنند؟ یا از این سودها برای توسعه شرکت استفاده میشود؟
- آیا اساسا در شرکت جایی برای ارائه پیشنهادهای خلاقانه وجود دارد؟
- و.
شاید باورش سخت باشد، اما تحلیل بنیادی برای تمام این سوالها جواب دارد.
تحلیل بنیادی برای همهکس
تحلیل بنیادی فقط مختص سهامدارها و کارمندان یک شرکت نیست.
گروههای دیگری هم هستند که از این روش، برای تحلیل شرکتها استفاده میکنند:
مشتریها
در سال 2007، نوکیا پرطرفدارترین برند تلفن همراه بود. چند سال بعد، اپل و سامسونگ سلاطین جدید این صنعت به حساب میآمدند. اما هنوز بودند افرادی که به برند نوکیا وفادار ماندند.
در سال 2016 شما هنوز میتوانستید یک نوکیا با سیستم عامل ویندوز بخرید. اما سال بعد تولید این گوشیها متوقف شد.
خرید خودرو چطور؟ اگر شرکت تعطیل شود، از کجا میخواهید قطعات یدکی پیدا کنید؟ اگر بدهیهای شرکت خیلی زیاد شود، آیا خدمات پسازفروش خوب و ارزانی دریافت میکنید؟
دیگر کسی برای ویندوزفون، اپلیکیشن تولید نمیکرد و پشتیبانی نرمافزاری هم بسیار ضعیف شد.
شاید خرید یک گوشی، چندان مهم نباشد. اما خرید خودرو چطور؟ اگر شرکت تعطیل شود، از کجا میخواهید قطعات یدکی پیدا کنید؟ اگر بدهیهای شرکت خیلی زیاد شود، آیا خدمات پسازفروش خوب و ارزانی دریافت میکنید؟
بانکها و بیمهها
برای یک بانک که میخواهد به یک شرکت وام بدهد تحلیل بنیادی اهمیت زیادی دارد. بانک میخواهد مطمئن شود که شرکت مورد نظر از عهده پرداخت اقساطش بر میآید. همچنین ممکن است از یک شرکت زیانده با بدهیهای سنگین، بهره بیشتری طلب کند. این موضوع در مورد شرکتهای بیمه نیز صادق است.
علاوهبر بانک، شرکت روشهای دیگری برای پول قرض کردن یا به اصطلاح دقیقتر «تامین مالی» دارد. مثلا شاید بخواهد از سرمایهگذاری جمعی یا عرضه اولیه استفاده کند. در این صورت لازم است گزارشی کامل و شفاف از عملکرد مالی خود ارائه کند.
شرکای تجاری
اگر 5 سال پیش میخواستید یک شرکت برای تولید قاب گوشی تاسیس کنید، اپل و سامسونگ شرکای بهتری بودند تا نوکیا.
به شرکتی فکر کنید که یک قرارداد بلندمدت با موتورجستجوی یاهو امضا کرده بود.
به سایتهایی فکر کنید که برای پرداختهایشان با یک بانک ورشکسته قرارداد بسته بودند.
یا به سازمانی فکر کنید که برای ارتباطات داخلی از سیمکارت تالیا استفاده میکرد.
مهم است بدانیم که داریم با یک شرکت موفق و قدرتمند همکاری میکنیم.
رقبای شرکت
شاید هیچکس به اندازه ایرانخودرو، به تحلیل بنیادی سایپا علاقه نداشته باشد.
تحلیل بنیادی به آنها کمک میکند که تبلیغات پرزرقوبرق، طرحهای فروش ویژه و رپورتاژهای خبری را کنار بگذارند و با دقت بالایی متوجه شوند که واقعا در شرکت رقیب چه میگذرد.
آیا افزایش فروش الزاما سود را هم بیشتر میکند؟
اگر میخواهید یک کسبوکار جدید راه بیندازید، لازم است که صنعت و رقبای موجود در صنعت را تحلیل کنید.
آنها که تحلیل نمیکردند
کسانی که بازار سال 1394 را به یاد دارند، نام آکنتور برایشان خاطراتی عجیب را تداعی میکند.
آکنتور یا شرکت کنتورسازی ایران، یک شرکت خوب بود که در زمینه ساخت کنتور و ابزارهای اندازهگیری فعالیت داشت.
آکنتور یک سهم صدتومانی بود که تا سال 94 قیمتش به 1000 تومان رسید. توجه کنید که در آن زمان، از بازار خرسی 93 به تازگی عبور کرده بودیم. عده زیادی بودند که بیش از نیمی از دارایی خود را از دست داده بودند و حالا هر کاری میکردند تا به اصل پول خود برسند. رشد هزار درصدی، برای فعالان آن بازار، شبیه به معجزه بود.
شایعات عجیبی در مورد آکنتور مطرح بود. این که قرار است ساخت کنتورهای سوریه را بگیرد یا میخواهد یک قرارداد با تمام فروشگاههای کشور برای تعویض صندوقهای فروشگاهی ببندد.
در تاریخ 24 دی ماه 1394، صف خریدهای سنگینی برای سهم تشکیل شد و سهم در مدتی کوتاه به نزدیکی 2 هزار تومان رسید. اما پیشبینی سود در این تاریخ عجیب بود. 2500 تومان سود، برای سهمی که خودش 2000 تومان قیمت داشت! این پیشبینی سود، به ناگاه سهم را تا 6 هزار تومان بالا برد. سودی که شرکت مدعی بود بخش زیادی از آن محقق شده است. 1500 تومان تحقق سود برای سهم 6 هزار تومانی، پایه امنی میسازد.
اما این سود از کجا آمده بود؟ از قراردادی که شرکت مدعی میشد که برای تولید صندوقهای فروشگاهی با اتاق اصناف بسته است. قراردادی که خیلیها تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ آن را باطل و غیرقانونی میدانستند. اما سهامداران خوشبین میگفتند که آکنتور خیلی بیشتر از این حرفها میارزد و حسودان دارند علیه شرکت سمپاشی میکنند.
عجیبتر آن که شرکت، این سود خیالی را در صورت مالی وارد کرده بود! سودی که هنوز کارش هم آغاز نشده بود.
بودند کسانی که خانه و زندگی خود را فروختند و آکنتور خریدند. آن روزها صحبت از تارگت 80 هزار تومانی هم به گوش میرسید. هر روز نمودارهایی منتشر میشد و تحلیلگران تکنیکال برای این سهم سقفهای جدید ترسیم میکردند. فروردین 95، داغترین کلمه کلیدی در بورس «آکنتور» بود.
ورق آکنتور بر میگردد
سال 95 سهم بسته شد و هنوز که هنوز است، دست سهامداران از داراییشان کوتاه است. کسانی که زندگی خود را در آکنتور گذاشتند و در حالی که دیگران دارند شاخص 2 میلیونی را جشن میگیرند، آنها با حسرت تابلوی قیمتها را تماشا میکنند.
بالاخره بیاساس بودن ادعاهای شرکت مشخص شد. نه سودی در کار بود، نه قراردادی و نه هیچ پول نقدی.
اما در همان زمان تحلیلگران بنیادی نسبت به سهم بدبین بودند. برای مثال بازدهی دارایی شرکت (ROA) بسیار کمتر از بهره بانکی بود. نسبت جاری و نسبت آنی، هر دو نزدیک به یک بودند، که نشان میداد انبار شرکت تقریبا خالی است و در پرداخت بدهیهای موجود هم با مشکلاتی روبرو خواهد شد.
مدیران میتوانند دروغ بگویند، اما دروغ گفتن برای «پول نقد» کار آسانی نیست. در تمام سال 94، جریان وجود نقد شرکت منفی بود. یعنی نه تنها پولی به شرکت نیامده بود، بلکه 250 میلیون تومان نیز از شرکت خارج شده بود.
در گزارش شهریور سال 94، میشد کاهش سود قابل تخصیص را مشاهده کرد. 38 میلیارد سود که باید بین 200 میلیون سهم تقسیم میشد. یعنی 190 تومان سود برای هر سهم.
از همه مهمتر ارزش ذاتی سهم در حدود 1020 تومان محاسبه شده بود. 2 هزار یا 6 هزار تومن، نقاط خوبی برای فروش و خروج از سهم بودند. اما طمع، نمیگذاشت که حرف تحلیلگران بنیادی شنیده شود. افسار سهم به دست شایعهسازان افتاده بود.
موضوع فقط داستان آکنتور نیست. ماجرای اصلی اینجا است که با خیره شدن به نمودار قیمت، بدون اطلاع از آنچه واقعا دارد در شرکت میگذرد، شاید شما هم خریدار آکنتور میشدید.
تحلیل بنیادی به همین درد میخورد. که شایعات را بشنویم، ایده بگیریم و با مراجعه به اعداد واقعی، تصمیمی عاقلانه اتخاذ کنیم.
راستش را بخواهید، سهمهایی از این دست در بازار کم نیستند. سهمهایی که نه بر اساس تغییری چشمگیر در جریان وجوه نقد، بلکه با اخبار کذب اینستاگرامی رشد میکنند.
چرا تحلیل بنیادی؟
این روزها بازار تحلیل تکنیکال، فیلترنویسی و تابلوخوانی بسیار داغتر از تحلیل بنیادی است. شاید بیشتر مردم تصور میکنند که بنیادی، به زحمتش نمیارزد.
اما از هر روشی که استفاده کنید، بالاخره باید یک جایی، مسیرتان از صورتهای مالی شرکت عبور کند.
مهمترین دلیل این است که تحلیل بنیادی، به شما میگوید که دارید چه چیزی میخرید.
فرض کنید میخواهم یک گوشی تلفن همراه را به شما بفروشم. تنها اطلاعاتی که به شما میدهم، مدل گوشی است: A50. برای اطلاعات تکمیلی، تعداد افرادی که این گوشی را خریداری کردهاند و سابقه قیمت خریدشان را هم در اختیارتان میگذارم.
اما چیزهایی هست که از شما پنهان میکنم. نام سازنده گوشی، کیفیت صفحه نمایش و دوربین، مقدار رم، مدل پردازنده، ظرفیت باتری و جنس بدنه.
آیا حاضر هستید گوشی را خریداری کنید؟ حتی اگر این گوشی پرفروشترین تلفن بازار باشد، باز هم برای خرید، به اطلاعات بیشتری نیاز دارید. هر فرد عاقلی به شما توصیه میکند که قبل از خرید گوشی، اطلاعات آن را بررسی کنید.
وقتی از یک سهم فقط نماد، نمودار قیمت و سابقه معاملات را میدانید، وضعیت به همین صورت است. نمیخواهم بگویم که اطلاعات قیمت یا قدرت خریدار به فروشنده هیچ اهمیتی ندارد. حرف من این است که اهمیت اطلاعاتی بنیادی مثل میزان بدهی، دوره گردش انبار و جریان آزاد نقدی شرکت را دستکم نگیرید.
شرکت درست را انتخاب کنید
بعضیها فکر میکنند دلار گرانتر میشود و برخی منتظر ارزان شدن آن هستند.
بعضیها باور دارند قیمت جهانی فولاد دارد بالا میرود.
بعضیها از چشمانداز روشن تولیدکنندگان فولاد، در صورت باز شدن راههای صادرات حرف میزنند.
بعضیها میگویند شرکتهای کوچک، رشد سریعتری خواهند داشت.
هر کس نظری دارد.
اما تحلیلگر بنیادی میتواند شرکتهای تولیدکننده فولاد را فهرست کند و دقیقا متوجه شود که کدام شرکت آینده روشنتری خواهد داشت.
شرکت سالم را انتخاب کنید
بهسادگی میتوانم یک ماشین خارجی کرایه کنم، یک اسمس دریافت وجه تقلبی درست کنم، با گوشی و ساعت قرضی به سراغ شما بیایم و بگویم که وضعم خیلی خوب است. بعد سعی کنم شما را متقاعد کنم که با من شریک شوید.
اما برای شراکت، باید سوالاتی جدی از من بپرسید. داراییهای من چقدر است؟ چقدر بدهی دارم؟ گردش مالی حسابم در 5 سال گذشته به چه صورت بوده است؟ چقدر طول میکشد تا طلبهایم را وصول کنم؟ و از همه مهمتر، دقیقا قرار است در چه کسبوکاری با من شریک شوید.
سوالاتی از این دست، منطقیترین سوالهایی است که به ذهن هر کسی میرسد. تحلیل بنیادی، دقیقا همین نوع سوالها را مطرح میکند.
به کمک تحلیل بنیادی میتوانیم شرکتی را انتخاب کنیم که از نظر مالی وضعیت امنتری دارد، مستقل از این که تبلیغات کدام شرکت از تلویزیون پخش میشود.
شرکت واقعی را انتخاب کنید
دوستی دارم که هر از گاهی با من تماس میگیرد و میگوید که قرار است با فلان شرکت بزرگ همکاری کند، اگر من هم دوست داشته باشم میتوانم با آنها همکار شوم. او رویاهای بزرگی در سر دارد، اما به غیر از رویا، هیچ چیز دیگری در سرش نیست.
مهم نیست که مدیر کارخانه، رویای عقد قرارداد با دولت سوریه را در سر میپروراند. چیزی که مهم است، مقدار پولی است که به حساب او واریز کردهاند.
با تحلیل بنیادی قادر خواهید بود واقعیت را از خیال جدا کنید. شاید پیش خودتان بگویید که تا واقعیت به اجرا برسد، دیگر تاثیرش را روی قیمت سهم گذاشته و چیزی به من نمیرسد. حرف شما غلط نیست. اما باور کنید همان شایعاتی که به گوش شما رسیده هم خبر سوخته است و باعث نمیشود که از دیگران جلو بیفتید.
تحلیل بنیادی از کجا عبور میکند؟
برای این که به درستی بتوانید تحلیل بنیادی را درک کنید، لازم است که به 5 صندوقچه، نگاه کنید.
عملکرد مالی شرکت
یک کسبوکار با دو عدد به توصیف میشود. اول، شرکت از مشتریها چقدر پول میگیرد، یا به زبان سادهتر، چقدر فروش داد. دوم، چقدر از این فروش، سود است؟
تحلیل بنیادی به هر دو عدد اهمیت میدهد. کاهش فروش با حفظ سود یا کاهش سود با حفظ فروش، هر دو نشانههایی از عدم سلامت مالی شرکت هستند.
منابع مالی شرکت
شرکت از کجا پول میآرود؟ آیا جریان مثبت نقدیای به داخل شرکت وجود دارد که میشود بخشی از آن را برای توسعه عملیات منظور کرد؟ یا به غیر از وام و استقراض، راهی پیش پای شرکت نیست؟
توجه کنید که قاعده خیلی هم ساده نیست. اینطور نیست که پول، هر چه بیشتر، بهتر. پول نقد بیش از اندازه هم نشانهای منفی است. چرا این پولهای نقد، برای توسعه کسبوکار سرمایهگذاری نمیشوند؟ اگر خود شرکت برنامهای برای سرمایهگذاری روی خودش ندارد، چرا ما باید سرمایهگذارش شویم؟
تیم مدیریتی شرکت
درست مثل یک تیم فوتبال، که تغییر مربی بیشترین تاثیر را بر عملکرد تیم دارد، تیم مدیریت هم اثر زیادی بر آینده مالی شرکت دارند.
یک مدیر کارآزموده، خوشنام و پاکدست میتواند شرکتی زیانده و آشفته را به یک شرکت سودآور تبدیل کند.
ارزشگذاری شرکت
همین که یک شرکت خوب باشد، کافی نیست. اگر یک شرکت خیلی خوب، خیلی گران فروخته شود، بهتر است به آرامی از کنار آن عبور کنیم.
یکی از وظایف اصلی تحلیلگر بنیادی این است که به سوال «چند» پاسخ بدهد. چند باید بخریم و در چه قیمتی فروشنده هستیم.
اقتصاد کلان
هیچ شرکتی در خلا کار نمیکند. قیمت جهانی نفت و فولاد، جنگ تجاری آمریکا و چین، تحریمهای بینالمللی، تصویب لایحه مالی در مجلس و شروع جنگ در یک کشور همسایه، بر دارایی شما اثر میگذارد.
لازم است که کمی اقتصاد بلد باشید تا بتوانید اثر کسری بودجه، کاهش نرخ بهره و افزایش مالیات را به درستی درک کنید.
تحلیل بنیادی چیست؟
برای بسیاری از افراد، بازار سرمایه شبیه به کازینو است. پولشان را روی یک اسم میگذارند، یا بختشان بلند است و میبرند، یا شانس نمیآورند و میبازند. اما بورس، به هر چیزی که شبیه باشد، شباهتی به قمارخانه ندارد.
تحلیل بنیادی، شما را از این فضای قمارگونه جدا میکند. دیگر خرید سهام شبیه به سفتهبازی بر روی اوراقی نیست که به دلایل نامشخص قیمت آن بالا میرود.
دیگر خرید سهام شبیه به سفتهبازی بر روی اوراقی نیست که به دلایل نامشخص قیمت آن بالا میرود.
درست مثل وقتی که میخواهید ماشین بخرید و از یک کارشناس میخواهید که خودروی شما را کارشناسی کند و خیلی بعید است با چشمهای بسته ماشین بخرید، تحلیل بنیادی هم کمک میکند که سهم را بهتر درک کنید.
تحلیل بنیادی چه نیست؟
تا اینجا خیلی از تحلیل بنیادی تعریف کردیم. اما لازم است نکاتی را در مورد این تحلیل بدانید.
وقتی یک سهم را بنیادی بررسی میکنید، به ارزندگی و سلامت مالی آن پی میبرید. اما ممکن است همه متوجه نکات مورد نظر شما نشوند و قیمت سهم طبق انتظار شما بالا نرود. مدتی زمان میبرد تا همه بفهمند که سهم شما چقدر ارزنده است.
تحلیل بنیادی نمیتواند بگوید که برای رشد قیمت، چه مدت باید منتظر بمانید. شش ماه یا شش سال، کسی نمیداند.
تحلیل بنیادی قرار نیست تارگت دقیق قیمتی برایتان روشن کند.
چیزی که قرار است بدانید این است که یک شرکت طی سال چقدر به شما سود میدهد. اگر قیمت سهم به قدری بالا رفت که بازدهی 5 سال آتی را به شما داد، فروشنده سهم میشوید.
تحلیل بنیادی و تاریخچه تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یکی از روشهای ارزیابی اوراق بهادار است. در این روش با در نظر داشتن تمامی عوامل موثر در اقتصاد و عوامل کمی و کیفی، ارزش ذاتی محاسبه و اندازهگیری میشود. یک تحلیلگر بنیادی حرفهای تمام عوامل موثر بر ارزش اوراق بهادار نظیر نیروهای اقتصاد کلان و موارد خاصی همچون مدیریت و شرایط مالی شرکت را شناسایی و مطالعه میکند.
هدف از انجام این نوع تحلیل، رسیدن به ارزشی است که سرمایهگذار آن را با قیمت کنونی مقایسه و در نهایت با توجه به نتیجهی مقایسهی صورتگرفته، در شرایط مختلف برای سرمایهی خود تصمیمگیری کند.
تاریخچه تحلیل بنیادی
نام دیگر این تحلیل، تحلیل فاندامنتال است. بهتر است قبل از ورود به بحثهای جدی در مورد تحلیل فاندامنتال، ابتدا مروری بر تاریخچهی آن داشته باشیم.
بنجامین گراهام اقتصاددانی آمریکایی است که با لقب «پدر علم تحلیل بنیادین» در سطح جهان شهرت یافته است. وی متولد سال 1894 در کشور انگلستان است. در دوران کودکی گراهام، خانوادهاش در آمریکا ساکن شدند. او موفق به اخذ بورس تحصیلی از دانشگاه کلمبیا شد و با پایانیافتن دوران تحصیل در وال استریت شروع به کار کرد. او در 25 سالگی، هر سال بهطور تقریبی 500,000 دلار درآمد داشت. در سال 1929 بازار سهام با سقوطی ناگهانی روبهرو شد که در نتیجهی آن گراهام تقریبا تمام سرمایهی خود را از دست داد. اما در ازای آن تجربههای ارزشمندی به دست آورد. او این تجربیات را به همراه دیوید داد در کتابی تحت عنوان «تحلیل اوراق بهادار» (Security Analysis) در اختیار همگان قرار داد.
تحقیقات بنجامین گراهام پایههای ایجاد تحلیل بنیادی فاندامنتال بود. همچنین روش سرمایهگذاری ارزشی توسط او ایجاد شد. بر اساس این روش عوامل یک شرکت همچون دارایی، درآمد و پرداختهای سود سهام میتوانند فرد را به سمت ارزش ذاتی سهام هدایت کنند که آن را با ارزش بازار مقایسه کند. کتاب دیگر او با عنوان سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) راهنمایی ارزشمند برای تحلیلگران بنیادی است.
چرا تحلیل بنیادی؟
عمده دلایلی که افراد به خاطر آن از این تحلیل حمایت میکنند:
- از آنجایی که روشها و راهکارهای اجرایی در تحلیل فاندامنتال بر اساس اطلاعات مالی است، کسی نمیتواند تعصب و ادعای شخصی خود را تحمیل کند.
- این روش تحلیلی، شرایط اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی از جمله مصرفکنندگان و تمایلات آنها و تکنولوژی را نیز مدنظر دارد. گسترهی بسیار وسیعی از دادهها در تحلیل بنیادی قابل تحلیل است.
- با محاسبهی درست سیستماتیک ارزش دارایی، ارزش بهطور دقیق مشخص میشود. در نتیجه آن سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات دقیقتری برای معاملات خود بگیرند.
- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی در این تحلیل موجب اندازهگیری بهتر همهچیز میشود.
تحلیل بنیادی بورس شامل چند بخش است؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی از سه بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتاند از تحلیل اقتصادی یا Economic Analysis، تحلیل صنعت یا Industry Analysis و تحلیل شرکت یا Company Analysis.
تحلیل فاندامنتال با چه روشهایی صورت میگیرد؟
بهطور کلی، این تحلیل به دو طریق قابل انجام است:
1. مدل اول: روش بالا به پایین در تحلیل بنیادی
در روش بالا به پایین یا Top-Down تمرکز اصلی بر چگونگی تاثیرگذاری اقتصاد کلان بر بازار و در پی آن ارزش سهام است. باید دانست که در روش بالا به پایین، صنایع نیز از چشم سرمایهگذاران دور نمیماند. زیرا به باور آنان اگر صنعت یک کمپانی رو به پیشرفت باشد ارزش سهام آن نیز در آیندهای نزدیک رشد خواهد کرد. در حقیقت افرادی که از این روش استفاده میکنند عملکرد وسیع اقتصاد را مدنظر قرار داده و سپس صنایعی که فرایند خوبی را طی میکنند انتخاب و در مناسبترین فرصت در آنها سرمایهگذاری میکنند.
بهطور معمول در تحلیل سرمایهگذاری به روش بالا به پایین، مواردی همچون پیشرفت اقتصادی، سیاستهای پولی بانکها نظیر کاهش یا افزایش نرخ بهره، تورم و ارزش کالاها، قیمت ارز و بیکاری شناسایی و بررسی میشوند.
در نتیجهی این روش، سرمایهگذاران پیش از آنکه ویژگیهای یک کمپانی را بررسی کنند به بررسی عوامل اقتصاد کلان میپردازند. آنها موقع انتخاب سهام به شرایط بازار و شرایط اقتصادی برای پورتفولیوی خود توجه میکنند.
2. مدل دوم: روش پایین به بالا در تحلیل بنیادی
در روش پایین به بالا یا Bottom-Up، تحلیلگران فاندامنتال بدون توجه به موجهای بازار، بنیاد یک سهام را مطالعه و بررسی میکنند. به بیان دیگر آنها تمرکز کمی روی شرایط بازار، شاخصهای اقتصاد کلان و اصول صنعت خواهند داشت. اما بهجای آن با تمرکز بسیار زیادی یک شرکت در یک صنعت را انتخاب و آن را با سایر شرکتها در همان صنعت مقایسه میکنند.
در واقع در تحلیل پایین به بالا روی موارد زیر تمرکز میشود:
- نسبتهای مالی (قیمت هر سهم نسبت به سود هر سهم و نسبت جاری)، بازده سهام و حاشیه سود خالص
- افزایش درآمدها مانند درآمد پیشبینیشده آینده
- افزایش درآمد و میزان فروش
- تحلیل مالی اظهارنامههای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد
- تولیدات شرکت، تسلط و سهم آن در بازار
- توانایی و سابقهی اعضای هیئت مدیره شرکت
برای تصمیمگیری منطقی طبق اصل سرمایهگذاری پایین به بالا در تحلیل بنیادی، ابتدا باید شرکتی را انتخاب و سپس قبل از سرمایهگذاری بررسیهای کاملی روی آن انجام شود. برای نمونه، سرمایهگذاری که قصد دارد از روش پایین به بالا استفاده کند ابتدا شرکتی را انتخاب میکند و بعد به بررسی سلامت مالی، میزان عرضه و تقاضا و سایر آیتمها آن، در طول یک بازهی زمانی معین میپردازد.
در نتیجه سرمایهگذاران در این روش، موقع تصمیمگیری بیشتر از عوامل اقتصاد خرد بهره میبرند. این نوع سرمایهگذاران ساختار اساسی یک شرکت را برای تصمیم درمورد سرمایهگذاری یا عدمسرمایهگذاری بررسی میکنند.
جمعبندی
در بازار سرمایه دو نوع تحلیل برای ارزیابی اوراق بهادار وجود دارد که عبارتاند از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. این دو از جهات مختلفی با هم متفاوتاند. ما در این مقاله ضمن بیان تاریخچه تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، در مورد روشهای انجام آن نیز توضیحاتی دادیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا Fundamental analysis یکی از روشهای تحلیل بازار سرمایه و پیش بینی قیمت هاست. تحلیل بنیادی، روشی برای آنالیز کردن سهام یا اوراق بهادار به واسطه محاسبه ارزش ذاتی آن است. این تحلیل، با مطالعه تمامی موارد تأثیرگذار بر ارزش نظیر وضعیت مالی، وضعیت عملکرد، وضعیت صنعت و شرایط اقتصادی کلان انجام میشود. هدف اصلی چنین تحلیلهایی، کشف ارزش خاصی است که بتوان آن را با قیمت فعلی مقایسه کرد. درنتیجه مقایسه یک سرمایهگذار بتواند برای خرید یا فروش سهم و اوراق بهادار تصمیمگیری کند. اگر ارزش (Value) پایینتر از قیمت (Price) فعلی باشد، گفته میشود قیمت سهام افزایش یافته است و دارای حباب مثبت است. در این زمان سرمایهگذار میتواند تصمیم به فروش سهم بگیرد.
از طرف دیگر اگر ارزش (value) بیشتر از قیمت (Price) فعلی باشد، سهام بهعنوان سهام ارزنده و سودآور شناخته میشود که مبنای خرید سهم است. هنگامیکه بازار این شکاف را درک کند و با افزایش قیمت سهم، آن را تنظیم کند، سرمایهگذار به هدف خودش که به دست آوردن سود بوده است، میرسد. هدف تحلیل بنیادی سهام در بورس همین است.
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی شامل چه مواردی است؟
اما تحلیل بنیادی یک شرکت شامل تحلیل گزارشهای مالی و سلامت عملکرد شرکت، وضعیت سودآوری، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه است. هنگامی که این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار میرود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است.
مقدمه تحلیل بنیادی
در تحلیل سهام، یک تحلیلگر بنیادی با در نظر گرفتن عواملی مانند درآمد شرکت، عواید کوتاهمدت، حاشیه سود، رشد آینده تحلیل را انجام میدهد. بهعبارتدیگر، وضعیت مالی یک شرکت مدنظر است. اگر سرمایهگذار علاقهمند به اوراق قرضه (اوراق مشارکت) باشد، تحلیلها بهواسطه مطالعه نرخ سود، اطلاعات مربوط به اوراق قرضه، تعدیلات احتمالی در نرخ اعتبار اوراق و شرایط کلان اقتصادی انجام میشوند. شاید یکی از موفقترین تحلیلگران بنیادی تاریخ، وارن بافت است که در اوراکل اوماها، به دلیل استراتژیهای سرمایهگذاری خود، تبدیل به یک میلیاردر شده است.
صورت های مالی در تحلیل بنیادی
آموزش تحلیل بنیادی، راز موفقیت سرمایه گذاران باهوش
ما در آکادمی پارسیان بورس با فعالیت چند ساله در بورس و آموزش آن به سرمایه گذاران جدید، علت ضعف افراد را در درک درست از خرید، دلیل نگهداری سهام و چرایی فروش را متوجه شدهایم. اکثر سرمایه گذارهای جدید به خاطر عدم یادگیری و آموزش تحلیل بنیادی، با صحبت های دیگران و یا تحلیل های تکنیکال ضعیف وارد بورس می شوند و با کوچک ترین تغییری دچار یک رفتار احساسی می شوند که به ضرر آن ها تمام می شود.
با استفاده از آموزش تحلیل بنیادی، آکادمی پارسیان بورس شما را به صورت کاربردی و گام به گام با تحلیل بنیادی آشنا خواهیم کرد. شما خودتان به تنهایی میتوانید سهم های ارزنده بازار را پیدا کنید، EPS شرکت ها را تخمین بزنید، یاد خواهید گرفت چطور شرکت ها را ارزش گذاری کنید و با استفاده از همه این ها میتوانید ارزش ذاتی یک شرکت را پیش بینی کنید.
بررسی ارز ذاتی در تحلیل بنیادی
انواع مواردی که در تحلیل بنیادی بورس بررسی می شود:
ارزش واقعی سازمان یا شرکت
ارزش واقعی به معنای اوراق بهادار سازمان با توجه به تمام جنبههای کمی و کیفی آن است. مجموع ارزش های فعلی سازمان شامل جریانات نقدی و مطالبات و … است.
با توجه به عوامل مجهول شامل:
- اطمینان نداشتن به تخمین صحیح از ارزش واقعی و ذاتی
- اطلاع نداشتن از زمانی که قیمت بازار به میزان ذاتی خود میرسد.
که در تحلیل بنیادی وجود دارد، قیمت بازار در بلند مدت به ارزش واقعی خود خواهد رسید.
یکی از روش های موفقیت و سرمایه گذاری صحیح، تحلیل و بررسی دقیق صورت های مالی میباشد که باید تمام اجزا و چگونگی تفسیر آن ها را به خوبی بدانید.
کاربرد تحلیل بنیادی
کاربرد تحلیل بنیادی
از جمله مهم ترین کاربرد های مهم آموزش تحلیل بنیادی بورس تمرکز این روش روی قیمت ها و ارزش سهام است. قیمت سهام به معنای میزان مبلغی که روی تابلو های بورس نمایش داده می شود و طبق این مبالغ معاملات انجام میشود. ارزش سهام به همان درک از تحلیل بنیادی گفته میشود که دلیلی بر قدرت روش تحلیل بنیادی بورس است.
به طور مثال ممکن است قیمت سهامی روی تابلوی معاملات حدود 500 تومان نمایش داده شود. اما پس از محاسبه با روش تحلیل بنیادی، ارزش این سهم 800 تومان گزارش داده شود. بررسی و تحلیل ارزش سهام مهم ترین بخش خرید و فروش در بازار بورس است.
آموزش تحلیل بنیادی بورس، یک فرایند ارزشمند میباشد که مراحل مختلفی دارد و تحلیل گران بازار بورس باید تمام این مراحل را برای دسترسی به ارزش سهم آینده بورس به خوبی اجرا کنند. برخی از مهم ترین موارد را بررسی می کنیم:
- تحلیل و بررسی دقیق مبلغ فروش سازمان
- بررسی میزان تولیدات
- برآورد میزان سود سازمان
- مقایسه بین دو عامل مهم ارزش و قیمت سهام
- تحلیل بازار های جهانی
- تحلیل بازار های ملی
- تحلیل بازار های صنعت
البته موارد دیگری هم برای دستیابی به ارزش واقعی سهم وجود دارندکه در کلاس های آموزش تحلیل بنیادی بورس بیشتر و حرفه ای تر با این موارد آشنا میشوید.
آکادمی پارسیان بورس با برگزاری دوره های مبتدی تا حرفه ای در زمینه تحلیل تابلو های معاملاتی و انواع روش های کسب سود از طریق بورس شما را تا دریافت بهترین سطح دانش همراهی می کند، در صورت علاقمندی می توانید برای اطلاع از دوره ها به اینجا مراجعه کنید.