آموزش نمودار های شمعی پایه

الگوهای های شمعی (کندل استیک) در تحلیل تکنیکال
الگوهای کندل استیک (نمودارهای شمعی) بیش از ۱۰۰ سال است که از کشور ژاپن سرچشمه میگیرد، قبل از آنکه غربی ها نمودارهای میله ای و نقطه ای شکل را ایجاد کنند. در دهه ی ۱۷۰۰ یک مرد ژاپنی به نام Homma متوجه شد درحالی که بین قیمت عرضه و تقاضای برنج ارتباط وجود دارد، بازارها نیز به شدت تحت تاثیر هیجانات تجار قرار گرفتند.
کندل استیک ها، هیجانات را به صورت تصویری از اندازه قیمت که در رنگ های مختلف در حرکت است بیان می کند. معامله گران از الگوهای های شمعی برای تصمیم گیری در معادلات که بر مبنای الگوهای منظم در حال انجام است، استفاده می کنند به طوریکه به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت نیز کمک می کنند.
مطالب کلیدی :
- الگوهای کندل استیک توسط معامله گران ،برای تعیین حرکت احتمالی قیمت بر اساس الگوهای گذشته، استفاده می شود.
- الگوهای شمعی هنگام معامله بسیار سودمند هستند زیرا چهار نقطه ی قیمتی ( باز، بسته، بالا، پایین) را در طول مدت زمانی که معامله گر مشخص می کند، نشان میدهد.
- بسیاری از الگوریتم های موجود در معاملات الگوریتمی مبتنی بر همان اطلاعات قیمت هستند که در نمودار کندل استیک نشان داده شده اند.
- معامله کردن اغلب با هیجانات و احساسات دیکته می شود که می توانید آن را در نمودار های شمعی مورد مطالعه قرار دهید.
اجزاء موجود در الگوهای های شمعی
درست مانند نمودار میله ای، الگوهای کندل استیک روزانه قیمت های روز بازار را در حالت های باز، بسته، بالا و پایین نشان می دهند. الگوهای های شمعی یک قسمت گسترده دارد که به آن بدنه ی اصلی (real آموزش نمودار های شمعی پایه body) می گویند. این بدنه ی اصلی نشان دهنده ی دامنه ی قیمت بین باز و بسته ی معاملات آن روز است. هنگامی که بدنه ی اصلی پر یا سیاه می شود ، این بدان معنی است که قیمت بسته شده پایین تر از قیمت باز آن بوده است. اگر بدنه ی اصلی خالی باشد بدان معناست که قیمت بسته شده بالاتر از باز شده ی آن بوده است.
معامله گران می توانند این رنگ ها را در بستر معاملات خود تغییر دهند به عنوان مثال، یک کندل پایین به جای رنگ مشکی غالباً قرمز است و یک کندل بالا اغلب به جای رنگ سفید به رنگ سبز سایه انداخته می شوند.
مقایسه ای بین نمودار های شمعی و نمودارهای میله ای
درست در بالا و پایین بدنه ی اصلی سایه ها یا فتیله ها قرار دارند. سایه ها قیمت های بالا و پایین معاملات آن روز را نشان می دهند. اگر سایه ی بالایی روی شمع (کندل) پایین کوتاه باشد نشانگر آن است که قیمت های باز شده در آن روز نزدیک به اوج بوده است. یک سایه ی بالایی کوتاه در یک روز نشان می دهد که قیمت های بسته شده نزدیک به اوج است. رابطه ی بین روزهای باز،. بسته،. بالا و پایین، ظاهر الگوهای کندل استیک روزانه را مشخص می کند. بدنه ی اصلی می توانند بلند یا کوتاه، سیاه یا سفید باشند. سایه ها می توانند طولانی یا کوتاه باشند.
نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی همان اطلاعات را نشان می دهند ، فقط به روشی متفاوت. الگوهای کندل استیک به دلیل برنامه نویسی رنگ در میله های قیمت و همین طور بدنه ی اصلی ضخیم تر ،بصری تر هستند که آموزش نمودار های شمعی پایه بهتر است تفاوت بین قیمت باز و بسته شده را برجسته کنند.
نمودار بالا همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در مدت مشابه زمانی نشان می دهد. نمودار پایین از میله های رنگی استفاده می کند درحالی که نمودار بالا از کندل استیک های رنگی استفاده می کند. برخی معامله گران ترجیح می دهند ضخامت بدنه ی اصلی را ببینند در حالی که برخی دیگر نمای آموزش نمودار های شمعی پایه تمیز نمودارهای میله ای را ترجیح می دهند.
آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال
در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.
معاملهگران ارزهای دیجیتال و بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (آموزش نمودار های شمعی پایه High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، آموزش نمودار های شمعی پایه ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
الگوی دارآویز
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
الگوی هارامی
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول آموزش نمودار های شمعی پایه و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی ابر تیره
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی رسوخ گر
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
کندل استیک (Candle Stack) یکی از روشهای متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده میکنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن میتوان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگر به آن ها دقت نماید.
نمودار شمعی یا نمودار کندل استیک چیست و معرفی انواع آن
نمودار شمعی یا کندل استیک (Candlestick) نوعی نمودار قیمت است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و قیمت های بالا ، پایین ، باز و بسته شدن یک سهم را برای یک دوره خاص نشان می دهد. این نمودار توسط تریدر ها و بازرگانان ژاپنی برنج برای پیگیری قیمت های بازار و حرکت روزانه صدها سال قبل از اینکه در ایالات متحده محبوبیت پیدا کند استفاده می شد. بخش اعظمی از نمودار شمعی را ” بدنه اصلی” می نامند و به سرمایه گذاران می گوید که آیا قیمت بسته شده از قیمت باز شده بالاتر بوده یا پایین تر (اگر قیمت سهام پایین تر از قیمت اولیه بسته شود رنگ آن سیاه یا قرمز و اگر قیمت بالاتر بسته شود ،رنگ آن سفید یا سبز است.
در ادامه این مقاله به توضیح مفهوم نمودار های شمعی می پردازیم و اجزای نمودار شمعی را جداگانه بررسی می کنیم.
فهرست عناوین مقاله
نمودار شمعی چیست؟
سایه های نمودار شمعی قیمت بالا و پایین روز و نحوه مقایسه آن ها با قیمت باز و بسته شده را نشان می دهند. شکل نمودار شمعی بر اساس رابطه بین قیمت های بالا ، پایین ، باز شده و بسته شده روز متفاوت است.
نمودار شمعی نشان دهنده تأثیر احساس سرمایه گذاران بر قیمت های سهام است و توسط تحلیلگران تکنیکال برای تعیین زمان ورود و خروج معاملات استفاده می شود. نمودار شمعی بر اساس روشی بنا شده که در ژاپن در دهه ۱۷۰۰ برای ردیابی قیمت برنج استفاده می شد. نمودار شمعی یک روش مناسب برای معامله هر دارایی مالی مثل سهام ، ارز و معاملات آتی محسوب می شود.
نمودار های شمعی بلند به رنگ سفید یا سبز نشان می دهند که فشار خرید شدیدی وجود دارد و می گوید که قیمت صعودی است. با این حال ، باید ساختار بازار را به آموزش نمودار های شمعی پایه طور جداگانه بررسی کرد. به عنوان مثال ، اگر کندل سفید بلند در سطح حمایتی بزرگ از قیمت تشکیل شود ، اهمیت بیشتری خواهد یافت.
نمودار های شمعی بلند به رنگ سیاه یا قرمز نشان می دهند که فشار فروش قابل توجهی در سهم وجود دارد و می گوید که قیمت نزولی است. یک الگوی شمعی برگشتی صعودی ، که به آن چکش می گویند ، هنگامی شکل می گیرد که قیمت پس از باز شدن به طور قابل توجهی پایین می آید و سپس برای نزدیک شدن به سطح قیمتی بالا تجمع می کند. نمودار شمعی نزولی به عنوان یک مرد حلق آویز شده شناخته می شود. این نمودار ظاهری شبیه به آبنبات چوبی مربعی دارند و اغلب توسط معامله گرانی که قصد انتخاب قیمت بالا یا پایین در بازار را دارند استفاده می شود.
نکته : معامله گران می توانند از سیگنال های نمودار شمعی برای تجزیه و تحلیل هر دوره معاملات از جمله سیکل روزانه یا ساعتی استفاده کنند. (یا حتی برای چرخه های دقیقه ای معاملات روز)
الگو های معاملاتی دو روزه نمودار شمعی
بسیاری از استراتژی های معاملاتی کوتاه مدت بر اساس الگو های نمودار شمعی تعیین می شوند. الگوی کندل پوشاننده یک روند بازگشتی بالقوه را نشان می دهد. اولین کندل استیک بدنه کوچکی دارد که کاملاً توسط نمودار شمعی دوم پوشانده شده است. وقتی این کندل در انتهای روند نزولی ظاهر شود به عنوان الگوی پوشاننده صعودی شناخته می شود و اگر در پایان روند صعودی ظاهر شود یک الگوی پوشاننده نزولی است. الگوی هارامی یک الگوی بازگشتی است که در آن دومین کندل استیک کاملاً در داخل نمودار شمعی اول قرار دارد و رنگ آن متفاوت است. صلیب هارامی یک کندل استیک دوم دارد که دوجی است و زمانی که قیمت باز و بسته برابر باشند تشکیل می شوند.
الگو های معاملاتی سه روزه نمودار شمعی
ستاره عصرگاهی evening star یک الگوی بازگشتی نزولی است که در اولین کندل استیک ادامه دهنده روند صعودی است. در کندل استیک دوم Gap Up به وجود آمده و بدنه باریکی دارد.( اگر قیمت بالاتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد ، Gap Up نامیده می شود.)
کندل استیک سوم در زیر نقطه میانی نمودار شمعی اول بسته می شود. ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی صعودی است که در اولین کندلی که بدنه طولانی و سیاه و قرمز دارد، به دنبال کندل کوتاه که در قیمت پایین شکاف داشته تشکیل شده و با یک نمودار شمعی سفید یا سبز با بدنه طولانی که بالای نقطه میانی اولین نمودار شمعی بسته می شود.
برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را پیشنهاد میکنیم.
درک مفاهیم بنیادی نمودار های شمعی
نمودار های شمعی بیش از ۱۰۰ سال قبل از آنکه غرب نمودار های میله ای و نقطه ای را تشکیل دهد ، از ژاپن نشات گرفته است. در دهه ۱۷۰۰ ، یک ژاپنی به نام Homma کشف کرد که گرچه بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج رابطه وجود دارد ، اما بازار ها به شدت تحت تأثیر احساسات معامله گران بودند.
کندل استیک ها این احساسات را با نمایش بصری اندازه حرکت قیمت با رنگ های مختلف نشان می دهند. معامله گران از نمودار شمعی برای تصمیم گیری در معاملات براساس الگو های منظمی که به پیش بینی روند قیمت در کوتاه مدت کمک می کنند ، استفاده می کنند.
اجزای نمودار شمعی
درست مثل یک نمودار میله ای ، یک نمودار شمعی روزانه بالاترین و پایین ترین قیمت و همچنین قیمت باز و بسته شده یک سهم در بازار را نشان می دهد. نمودار شمعی قسمت وسیعی دارد که به آن “بدنه” می گویند.
این بدنه نشان دهنده محدوده قیمت بین باز و بسته شدن معاملات آن روز است. هنگامی که بدنه پُر یا سیاه می شود ، به این معنیست که قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین سهم بوده و اگر بدنه خالی باشد ، یعنی اینکه قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین بوده است.
معامله گران می توانند این رنگ ها را در سیستم معاملاتی خود تغییر دهند . به عنوان مثال ، یک کندل رو به پایین اغلب به جای سیاه به رنگ قرمز در می آید و کندل های رو به بالا اغلب به جای سفید به رنگ سبز سایه می زنند.
مقایسه نمودار های شمعی و میله ای
درست در بالا و پایین بدنه ” سایه ها ” یا “فتیله ها” قرار دارند. سایه ها قیمت های بالا و پایین معاملات آن روز را نشان می دهد. اگر سایه بالایی روی کندل پایین کوتاه باشد ، نشانگر این است که قیمت آغازین نزدیک به بالاترین قیمت سهم در آن روز بوده است.
سایه بالایی کوتاه در یک روز صعودی حکم می کند که قیمت پایانی نزدیک به بالاترین قیمت سهم باشد. رابطه بین قیمت های آغازین و پایانی و بیشترین و کمترین قیمت، نمای نمودار شمعی روزانه را تعیین می کند. بدنه می تواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید و سایه ها نیز می توانند بلند یا کوتاه باشند.
نمودار های میله ای و نمودار های نمودار شمعی اطلاعات مشابهی را نشان می دهند ، اما به روشی متفاوت. نمودار های شمعی به دلیل کدگذاری رنگی میله های قیمت و بدنه های ضخیم تر ، تفاوت بین قیمت اولیه و پایانی را بهتر نشان می دهند.
نمودار فوق همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در مدت زمان مشابه نشان می دهد. نمودار پایینی از میله های رنگی استفاده می کند ، در حالی که در بالا از کندل استیک های رنگی استفاده شده است. بعضی معامله گران نمودار شمعی و برخی دیگر نمودار میله ای را ترجیح می دهند.
معرفی الگو های پایه ای نمودار شمعی
نمودار شمعی با نوسانات بالا و پایین در قیمت ایجاد می شوند. در حالی که این تحرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر می رسند ، در بعضی مواقع الگو هایی را شکل می دهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل یا اهداف معاملاتی از آن ها استفاده می کنند. الگو های نمودار شمعی زیادی وجود دارد ولی در اینجا یک نمونه برای شروع کار آورده شده است.
الگو ها به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شوند . الگو های صعودی می گویند که قیمت احتمالاً افزایش خواهد یافت ، در حالی که الگو های نزولی نشان می دهند که قیمت احتمالاً سقوط خواهد کرد. هیچ الگویی همیشه درست کار آموزش نمودار های شمعی پایه نمی کند ، چون الگو های نمودار شمعی نشان دهنده گرایشات روند قیمت است و نه تضمینی برای آن.
الگوی پوشاننده نزولی (Bearish Engulfing Pattern)
این الگو در یک روند صعودی که تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر است تشکیل می شود و با یک کندل قرمز بلند ظاهر می شود که یک بدنه کوچک سبز را در بر گرفته است. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل بازار را در دست گرفته و ممکن است روند نزولی قیمت ادامه داشته باشد.
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern)
این الگو در سمت صعودی بازار و زمانی که تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر است شکل می گیرد و با یک کندل بلند سبز که بدنه قرمز کوچکی را در بر گرفته ظاهر می شود. وقتی گاو ها کنترل بازار را در دست بگیرند ، قیمت می تواند بالاتر رود.
الگوی ستاره عصرگاهی نزولی ( Bearish Evening Star)
این الگو در آخرین کندل در زیر بدنه کوچک کندل روز قبل ظاهر می شود. بدنه کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد. آخرین کندل دو روز قبل در عمق بدنه شمع بسته می شود. این الگو توقف خریداران و سپس کنترل فروشندگان بر بازار را نشان می دهد که در این حالت می توان انتظار فروش بیشتری را در بازار داشت.
الگوی هارامی خرسی (Bearish Harami)
الگوی هارامی خرسی زمانی تشکیل می شود که یک کندل کوچک قرمز رنگ به طور کامل در داخل بدنه کندل روز قبل باشد. این الگو عدم قطعیت خریداران را نشان می دهد. اگر بعد از آن قیمت بالاتر رود ، ممکن است روند صعودی همچنان خوب باشد ، اما کندل رو به پایین این الگو نشان دهنده افت قیمت است.
الگوی هارامی گاوی (Bullish Harami)
این الگو مخالف الگوی هارامی خرسی است. روند نزولی در حال نوسان بوده و یک کندل کوچک سبز رنگ در داخل کندل بزرگ قرمز روز قبل رخ می دهد. این به تحلیلگران می گوید که روند در حال استراحت است و اگر روز بعد روند صعودی باشد ، می توان انتظار صعود بیشتری را داشت.
الگوی صلیب هارامی خرسی (Bearish Harami Cross)
این آموزش نمودار های شمعی پایه الگو در یک روند صعودی اتفاق می افتد و اولین کندل، طولانی و سفید یا سبز رنگ است که نشان میدهد کندل های صعودی کنترل کامل بازار را بر عهده دارند. همزمان با الگوی صلیب هارامی گاوی، کندل دوجی نشانگر شک و عدم تصمیم گیری در بین معاملهگران است که ممکن است روند را تغییر دهد.
برای آشنایی بیشتر با کندل دوجی مقاله معرفی کامل کندل دوجی و انواع آن را پیشنهاد میکنیم.
الگوی صلیب هارامی گاوی (Bullish Harami Cross)
این الگو در یک روند نزولی رخ می دهد و اولین کندل، طولانی و سیاه یا قرمز رنگ است و نشان دهنده این است که شمع های نزولی تحت کنترل هستند. کندل دوجی دارای محدودهای باریک است و در بالای کندل بسته شده روز قبلی، باز میشود. مفاهیم این الگو مشابه همان هارامی صعودی است.
چکیده آموزش نمودار های شمعی پایه آموزش نمودار های شمعی پایه مفاهیم کلیدی نمودار های شمعی
- نمودار های شمعی بالاترین و پایین ترین قیمت و قیمت آغازین و پایانی یک اوراق بهادار برای یک دوره خاص را نشان می دهند.
- نمودار شمعی از تاجران و بازرگانان برنج ژاپنی برای پیگیری قیمت ها و نوسانات روزانه صدها سال قبل از محبوبیت در ایالات متحده نشأت گرفته است.
- معامله گرانی که به دنبال الگو های نمودار هستند می توانند از نمودار شمعی استفاده کنند.
- نمودار های شمعی توسط معامله گران برای تعیین حرکت احتمالی قیمت براساس الگو های گذشته استفاده می شود.
- نمودار شمعی برای معامله مفید است؛ چون در تمام مدت زمانی که معامله گر مشخص می کند ، چهار نقطه قیمت (آغازین ، پایانی ، بیشترین و کمترین قیمت) را نشان می دهد.
- بسیاری از الگوریتم ها بر اساس همان اطلاعات قیمت در نمودار های شمعی نشان داده شده اند.
- معاملات اغلب متاثر از احساسات وهیجانات است که می تواند در نمودار های شمعی ظاهر شود
*پیشنهاد میکنیم مقاله معرفی ۵ مورد از بهترین نرم افزار های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را مطالعه کنید.*
سخن نهایی
همانطور که معامله گران برنج ژاپنی قرن ها پیش کشف کردند ، احساسات سرمایه گذاران پیرامون معامله یک دارایی تأثیر عمده ای در تحرکات قیمتی آن دارایی دارد. نمودار شمعی به معامله گران کمک می کند تا احساسات مربوط به سهام یا دارایی های دیگر را درک کرده و به آن ها کمک می کند تا پیش بینی های بهتری درباره نقاط فروش آن سهام داشته باشند.
فیلم آموزش حرفه ای و کامل کندل شناسی
واقعیت آن است که در هیچ کجا شما نمی توانید به یک سیستم معامله گری دست پیدا کنید که تنها تولیدکننده معاملات سود ده باشد. به طور معمول بیشتر معامله گران براساس تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فردی در زمینه تحلیل برخی از اطلاعات اقدام به تصمیم گیری در بازارهای مالی خواهند نمود. این اطلاعات در واقع دربرگیرنده مواردی چون دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … می باشد.
یکی از ابزارهای پراستفاده در بین معامله گران، تحلیل تکنیکال می باشد و در این تحلیل نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی نیز کاربردی ترین و خاص ترین شیوه در این تحلیل خواهند بود. از این رو می توان آشنایی با نمودارهای کندل استیک را مهم ترین گزینه برای یک معامله گر به شمار آورد.
به کمک نمودارهای شمعی ژاپنی می توان به راحتی به یک تصویر کلی از احساسات بازار و نیز کلیه معامله گران رسید.
کندل استیک ها تنها در زمینه تشخیص الگو به کار برده نمی شوند و در واقع می توان آن ها را عملی جهت تعامل خریداران و فروشندگان به شمار آورد.
به منظور مطالعه دقیق بر روی چارت های قیمتی شناخت کندل ها شرط خواهد بود. کندل ها این امکان را به افراد خواهند داد تا به خوبی قادر به پیگیری جزئی ترین حرکات قیمت باشند و می توان گفت که کندل ها حکم تنفس قیمت را دارند. تاریخچه استفاده از کندل ها به دویست سال پیش باز می گردد و در واقع برای اولین بار فردی ژاپنی به نام هوما مونشیا به منظور بررسی عرضه و تقاضای بازار برنج دست به اختراع کندل ها زد و این موضوع باعث شده است که به کندل ها، شمع های ژاپنی نیز گفته شود.
لازم به ذکر است که این متد تا سال ها تنها از سوی ژاپنی ها مورد استفاده قرار می گرفت و بعد از گذشت سال ها آقای استیو نیسون آن را به آمریکا نیز رساند و این روزها می توان در بین انواع نمایش نمودار کندل های ژاپنی را کاربردی ترین گزینه دانست.
کندل ها را می توان بیانگر رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان به شمار آورد. معامله گران با آموزش کندل شناسی می توانند چارت ها را به صورت دقیق تر مشاهده نمایند و حرکت قیمت یا نرخ را به صورت جزء به جزء مورد رصد قرار دهند. با استفاده از کندل ها و الگوهای کندلی افراد می توانند به غیر از تعیین نواحی حمایت و مقاومت در رابطه با نقاط ورود به خروج نیز بهترین گزینه را تشخیص دهند.
بی شک معامله گران می توانند با تسلط بر الگوهای کندلی در کنار بهره آموزش نمودار های شمعی پایه مندی از استراتژی هایی چون پرایس اکشن، امواج الیوت و… معاملات موفقی را تجربه کنند.
در بین اکثر معامله گران کندل های شمعی ژاپنی بسیار محبوب می باشند. چرا که به تریدر این امکان را خواهند داد تا از طریق بررسی اندازه سایه ها و بادی کندل از قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان اطلاعات جامعی به دست آورند.
در واقع شما می توانید به کمک دیگر روش های تحلیل تکنیکال اقدام به تعیین نقاط و نواحی مهم و حیاتی بر روی چارت نمایید و در نهایت با بهره گیری از علم کندل استیک به خوبی نگرش و احساسات بازار در مقایسه با این نواحی را بررسی کنید.
در ادامه با مجموعه ای ویدیویی درباره کندل شناسی از مقدماتی تا پیشرفته آموزش داده خواهد شد.
الگوی کندل دوجی (Doji) چیست؟
اساس تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، استناد به نمودارهای قیمت است که در چند دسته مختلف وجود دارند. نمودارهای خطی و میلهای را میتوان معمولترین نمودار قیمت دانست، اما این نمودارها نمیتوانند اطلاعات زیادی درباره قیمت و بازار را به تریدر منتقل کنند؛ بنابراین نمودار دیگری مطرح است که میتواند در یک نگاه، اطلاعات بیشتری را به معاملهگران منتقل کند. این نمودارها، نمودار شمعی ژاپنی یا کندل استیک «Candle Staick» هستند. نمودارهای شمعی ژاپنی نزد تریدرها محبوبیت بسیاری دارند. در ادامه قصد داریم به بررسی کندل دوجی یا همان نمودار شمعی دوجی بپردازیم. پس اگر شما نیز کنجکاو هستید تا بدانید الگوی دوجی چیست و چه انواعی دارد، در این مقاله از دلفین وست با ما همراه شوید.
الگوی شمعی دوجی در تحلیل تکنیکال چیست؟
هر الگوی شمعی میتواند ۴ مؤلفه اصلی را در اختیار تریدر قرار دهد که میتوان این مؤلفهها را از هر نمودار شمعی بهدستآورد:
- بالاترین قیمت «High»
- پایینترین قیمت «Low»
- قیمت آغازین «Open»
- قیمت پایانی «Close»
چهار مؤلفه فوق میتواند در قیمتهای روزانه سهام بورس یا در قیمت سایر بازارهای مالی در یک بازه زمانی مشخص بررسی شود. درمجموع کندل شمعی، یک الگوی بازگشتی و نشاندهنده تغییر موقعیت بازار است. الگو یا کندل دوجی به الگویی گفتهمیشود که در آن، قیمت آغازین و قیمت پایانی با هم برابر یا بسیار بههم نزدیک باشند. کندل دوجی به مدلی از کندل شمعی گفتهمیشود که در آن بازار حالت خنثی و راکت یافتهاست؛ بهطوریکه فروشندگان و خریداران هیچکدام بر یکدیگر پیروز نشدهاند. معاملهگران با کندلی که پس از کندل دوجی در نمودار ایجاد میشود، میتوانند جهت بازار را تشخیص دهند.
چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟
همانطور که اشاره کردیم، تشکیل الگو یا کندل دوجی، نشانه خنثیبودن بازار است. باوجوداین معمولاً کندل دوجی در انتهای یک روند صعودی طولانی تشکیل میشود. این نوع کندل میتواند اخطاری برای بازگشت بازار باشد، اما بهصورتکلی نباید سریع درباره دوجیها تصمیم گرفت، بلکه باید منتظر ماند تا الگوی دوجی بهصورتکامل روی نمودار تشکیل شود، آنگاه برحسب آن به پیشبینی بازار پرداخت. معمولاً تریدرهای محافظهکار بیشتر صبر میکنند تا با تشکیل کامل کندل دوجی بهتر بتوانند موقعیت بازار را برای خود توصیف کنند. این موضوع کمک میکند تا این تریدرها ریسک کمتری را در معاملات خود متحمل شوند؛ بنابراین موضوع اینکه الگوی دوجی چه زمامی رخمیدهد، میتواند در انتهای یک روند طولانی شارپ باشد که باید با احتیاط درباره آن تصمیمگیری کرد.
انواع الگوهای دوجی
الگوهای دوجی یا کندلهای دوجی انواع مختلفی دارند که هریک از آنها میتوانند موقعیتهای خاصی را به تریدر اعلام کنند. اگر بخواهیم برخی از رایجترین کندلهای دوجی را نام ببریم، موارد زیر در اولویت قرار دارند:
الگوی دوجی پایهبلند که به آن الگوی دوجی فرفره هم گفته میشود، فاقد بدنه است؛ یعنی سایههای آن بلند و برابر هستند. الگوی دوجی پایهبلند روی نمودار، برابربودن قدرت خریداران و فروشندگان بازار را نشان میدهد. از روی این الگو میتوان به ترید و عدم قاطعیت در تصمیمگیری معاملهگران نیز پیبرد. اگر در نمودارهای بورس، الگوی دوجی پایهبلند فاقد سایه بالایی یا پایینی باشد، نشاندهنده آن است که سهام در صف خرید یا فروش قرار دارد.
در الگوی دوجی سنجاقک، سایه بالایی وجود ندارد یا خیلی کوتاه است، اما سایه پایینی بلندی مشاهده میشود. از روی الگوی دوجی سنجاقک میتوان به قدرت بالای خریداران در بازار پیبرد. اگر این الگو در یک روند صعودی ظاهر شود، یک سیگنال کاهش قیمت برای تریدر خواهدبود، اما چنانچه این الگو در یک روند نزولی ظاهر شود، نشانه افزایش قیمت خواهدبود. به الگوهای دوجی سنجاقک، الگوی دوجی اژدها هم گفتهمیشود؛ بنابراین هرکجا نام الگوی دوجی اژدها را مشاهده کردید، به یاد دوجی سنجاقک بیفتید. باید توجهداشت که الگوی دوجی اژدها یا همان الگوی دوجی سنجاقک بهندرت در نمودارها ظاهر میشود و میتواند به فعالشدن سیگنال خطر بینجامد!
در الگوی دوجی سنگ قبر، برخلاف الگوی دوجی سنجاقک، سایه پایینی وجود ندارد یا بسیار کوتاه است، اما در عوض سایه بالایی بلندی وجود دارد. این الگو مانند اسمش ترسناک بوده و به معنای قدرت زیاد فروشندگان در بازار است؛ یعنی خریدار و تقاضا برای خرید وجود ندارد یا بسیار اندک است و حجم معاملات کمتر میشود. الگوی دوجی سنگ قبر میتواند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی ظاهر شود، اما معمولاً در انتهای بازارهای گاوی یا صعودی رخ میدهد. بیشتر معاملهگران با مشاهده این الگو از خرید منصرف میشوند یا تصمیم به فروش میگیرند. معمولاً بازار خرسی که پس از یک بازار گاوی در پی یک الگوی دوجی سنگ قبر ایجاد میشود، طولانی است؛ بههمیندلیل از روی این الگو میتوان به یک روند نزولی طولانی پیبرد.
به الگوی دوجی صلیب، الگوی دوجی چهار قیمت «Four Price Doji» نیز گفتهمیشود. در الگوی دوجی صلیب، قیمت آغاز، پایان، بالاترین و پایینترین با هم برابر هستند؛ بهطوریکه شبیه یک صلیب به نظر میرسد. این الگو شبیه الگوهای دوجی پایهبلند است؛ با این تفاوت که سایههای کوتاهتری دارد. از روی الگوی دوجی صلیب بهتنهایی نمیتوان درباره حرکت بازار نتیجهگیری کرد، بلکه باید به کندلها و الگوهای دوجی کناری آن توجه شود. موارد فوق جزء مشهورترین و قابلتوجهترین الگوهای دوجی در تحلیل تکنیکال هستند که میتوان آنها را بهصورت تکی بررسی کرد، اما برخی از الگوهای مشهور در تحلیل تکنیکال هستند که میتوان آنها را بهصورت جفتی، سهتایی یا دربرابرهم بررسی کرد. الگوی دوجی استار یا الگوی ستاره یکی از آنهاست که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
کندل یا الگوی دوجی استار چیست؟
الگوی دوجی استار «Star Doji» به الگویی دوجی گفتهمیشود که یک بدنه کوتاه دارد. درحقیقت زمانی این الگو شکل میگیرد که در نتیجه یک شکاف در لایههای زیرین قیمت و در بالای روند حرکتی ایجاد شده باشد. آنگاه یک کندل با بدنه کوچک در بالا یا پایین یک کندل بزرگ شکل میگیرد که بالا و پایینبودن آن میتواند نتایج متفاوتی داشته باشد. برای درک این موضوع باید درنظرداشت که مدل الگوی دوجی استار یا ستاره دو نوع الگوی دوجی استار یا ستاره صبحگاهی و عصرگاهی دارد. این دو نوع دوجی را میتوان بهصورتزیر بررسی کرد:
الگوی ستاره صبحگاهی از تشکیل سه شمع متوالی ایجاد شده که سبب برگشت روند میشوند. ستاره صبحگاهی معمولاً در آخر روندهای نزولی ظاهر میشود. تریدرها با استفاده از این الگو در انتهای یک خط روند نزولی و استفاده از اندیکاتورهای دیگر، معکوسشدن روند را پیشبینی میکنند. این دوجی را میتوان پس از یک کندل بلند مشاهده کرد که تشخیص آن در مقایسه با سایر کندل دوجی دشوارتر است. ستاره صبحگاهی در نمودار شبیه ستارهای به نظر میرسد که در بالای یک کندل نزولی شارپ قرار گرفته و بر آن میتابد تا آن را روشن کند و انرژی صعودی به آن بدهد.
الگوی ستاره عصرگاهی، نقطه مقابل ستاره صبحگاهی است؛ بهطوریکه میتوان آن را بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی در نظر گرفت. درواقع ستاره عصرگاهی یک کندل صعودی بلند است که در دنباله یک کندل نزولی یا صعودی کوتاه تشکیل میشود. درادامه آن نیز یک کندل نزولی بزرگ شکل میگیرد که حداقل به اندازه نصف کندل صعودی ارتفاع دارد. الگوی ستاره عصرگاهی مانند یک ستاره میماند که پایینتر از کندل صعودی شارپ قرار گرفته و نزول و افولکردن آن را نشانمیدهد. کندل دوجی یا الگوی دوجی ستاره، یکی دیگر از الگوهای کاربردی در تحلیل تکنیکال است که میتواند در کنار سایر اندیکاتورها برای نتیجهگیری از بازار بسیار مفید و کاربردی واقع شود.
نکته
اگرچه میدانیم الگوی دوجی چیست، الگو یا کندل دوجی بهتنهایی برای تصمیمگیری کفایت نمیکند، بلکه باید در کنار انواع کندل دوجی از اندیکاتورها و دیگر ابزارهای مالی استفاده شود.
محدودیتهای الگوی شمعی دوجی چیست؟
اگرچه الگوهای دوجی یا کندل دوجی، یکی از ابزارهای اولیه تریدرها هستند و اهمیت بسیاری دارند، بهدلیل برخی محدودیتها نمیتوان به آن تکیهکرد؛ بههمیندلیل همواره توصیهمیشود از الگوهای دوجی بهتنهایی برای تصمیمگیری استفاده نشود و در کنار آنها، حتماً از دیگر ابزارهای تحلیلی هم استفاده شود. درواقع میتوان محدودیتهای کندل دوجی را بهصورتزیر بررسی کرد:
- الگوهای دوجی در حقیقت نشانگرهایی خنثی هستند که اطلاعات مهم، اما بسیار اندکی را به تریدر میدهند.
- برخی از انواع کندل دوجی که در این مطلب معرفی شدند، بهندرت در نمودارهای قیمت ظاهر میشوند؛ بنابراین نمیتوان همیشه از نتیجه حاصل از تشکیل آنها در نمودار بهرهگرفت.
- الگوهای دوجی صددرصد قابلاعتماد نیستند؛ زیرا پس از تشکیل آنها، بازگشت قیمت تضمینی نیست، بلکه تنها یک فرضیه درصورت ظاهرشدن آنهاست که بیشتر به واقعیت تبدیل میشود، اما نمیتوان کاملاً روی آن حساب کرد.
موارد فوق را میتوان اصلیترین محدودیتهای کندل دوجی درنظرگرفت؛ بنابراین اگر شما یک تریدر مبتدی هستید، باید حتماً با این کندلها آشنایی داشته باشید، اما نباید بهتنهایی در تحلیلهای خود روی آنها حساب کنید، بلکه دیگر ابزارهای تحلیلی را همراه با آنها استفاده کنید و از تحلیلهای بنیادی نیز غافل نشوید.
پرسشهای متداول
الگوی دوجی یکی از الگوهای شمعی است که در آن، معمولاً قیمتهای آغازین، پایانی، بالاترین و پایینترین قیمت در آنها برابر یا بسیار بههم نزدیک هستند. این موضوع در هر نوع از الگوهای دوجی بهشکلی متفاوت دیدهمیشود.
الگوهای دوجی انواع مختلفی دارند که از جمله آنها میتوان به الگوی دوجی صلیب، الگوی دوجی سنجاقک، الگوی دوجی سنگ قبر، الگوی دوجی دابل، الگوی دوجی استار و… اشاره کرد.
الگوهای دوجی اطلاعات کلی را به تریدر منتقل میکنند و نمیتوانند بهتنهایی الگوی کاملی برای تحلیل تریدرها باشند؛ بههمیندلیل باید در کنار انواع کندل دوجی از دیگر نمودارها و ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها استفاده شود.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم: